این مطلب را صرفاً برای بعثی – داعشیها میگذارم!
ما بروبچههای
بسیجیِ نسلِ «خمینیِ عزیز» یکی دیگه در جمعِمون داریم به نامِ «محمدِ فاضل»؛ دانشجوی
رشتهی ریاضی و از شهدای «عملیاتِ نصرِ» هویزه است. او تخریبچی بود ولی صبحِ
عملیات با آر.پی.جیاش یکی از تانکهای دوستانِ شما را هدف قرار داد و تانک، به
آتش کشیده شد. در همان حال یکی از خدمههای همان تانک در حالیکه شعلههای آتش او
را در بر گرفته بود و با تقلا و تلاش در حالِ خارج شدن از تانک بوده که همین
«محمدآقا»ی جبههی ما به سمتش میدود!
رفیقِ همراهِ محمد با تعجب میپرسد: "کجا؟"
محمد در جواب میگوید: "میرم کمکش کنم!"