تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

۸۵ مطلب با موضوع «جبهه و جنگ» ثبت شده است

۱۹
دی

یادمان شلمچه

بچه‌ها از همین جائی که الآن «یادمانِ شلمچه» شده وارد شدند. پشتِ فَلس‌هائی که حالا حد و مرزِ ما و عراقه؛

 کانالِ اصلیِ ورودِ نیروهای «حسین قنبر» (گردانِ کربلا) همین جا بود و در ادامه، 200 - 300 متر جلوتر بچه‌ها مقابلِ «نونی‌ شکل»‌های عراقی ...!!

شدتِ آتشِ دشمن قابلِ وصف نیست ...!!

قرار بود ما بریم نزدیکی‌های «بوارین» خط رو از «مشهدی‌ها» تحویل بگیریم. حالا چند کیلومتر مانده به اونجا «حسین قنبر» به فرمانده‌ی مشهدی رسیده و باید از همین نقطه، کار و مأموریتِ گردان شروع بشه! بچه‌های «گردانِ مشهدی»‌ها تمام شده بودند!! ... شدتِ آتشِ دشمن و گلوله‌های مستقیم و منحنی و انفجارهای پی در پی،  اونجا را قتلگاهِ دسته گل‌های با غیرتِ مشهدی کرده بود! ... کانال پُر بود از اجسادِ مطهرِ شهدا و کشته‌های عراقی ... مثلِ شلنگِ آبی که می‌خوای باغچه آب بدی، رو سرِ بچه‌ها گلوله می‌بارید! (نه آقا! هنوزم نتونستم اون حجم و شدتِ آتش رو بگم! از روبرو هم می‌بارید، از جناحین هم می‌زدند! ... تو در عمقِ آتشِ عراقی‌ها بودی)

  • Mohammad Abbasi
۰۹
دی

خانواده شهید مسیحی

مادرانِ شهیدان: «آقاخانیان» و «خاچاطوریان» در جشنواره «عمار»

خدایا چی می‌خواستی با این عکس‌ها به مای بی‌هوش بگی؟!

 چه تذکری در این نما و معرض نهفته داری؟!

چه اتفاقی افتاده که رهبرِ معظمِ انقلاب به اهلِ بیتِ این شهدای والامقام سر می‌زند؟!!

یادِ «وهب بن عبدالله کلبی» افتادم. ترسای نترسِ میدانِ کربلا، جوانِ مسیحی، پُر شور، با عظمت و فهیمِ أرضِ نینوا

در حالی که وارد میدان می‌شد و در حینِ مبارزه با دشمنِ غدّار این چنین رجز می‌خواند: 

انْ تُنْکُرونی فَأنَا ابْنُ الکلب! سَوْفَ تَروَنی و تَرَوْنَ ضَرْبِی!‌ وَ حَمْلَتِی و صَولَتی فی الحَرْبِ، ادْرِکُ ثَأْرِی بَعْدَ ثَأْری صَحْبی‌ الْکَرْبَ امامَ الکربِ! لَیْسَ جِهادی فِی الْوَغی بالْلَعْبِ‌!

مرا انکار می کنید؟!! من پسرِ کلبم! بزودی ضربِ شستم را خواهید دید که (در میدان رزم ) چگونه خواهم بود! آمده‌ام تا به خونخواهیِ یارانم از شما کشته بسازم! و در این عزم و اراده و جهاد، سرسخت و بی شکیبم!

خدایا یاری‌مان فرما تا برای آقامون «عمار» باشیم! هنوز فریادِ «هل من ناصر ینصرنی» آقا به گوش می‌رسد: «أینَ عمار؟!»

شهید روبرت لازار

      دیدار رهبر معظمِ انقلاب با خانواده‌ شهید«روبرت لازار» (لینکِ این دیدار)

  • Mohammad Abbasi
۰۲
دی

شهید مهدی باکری

عکسی از شهید «مهدی باکری» در 28 سالگی که از شدتِ خستگی به قولِ همسرش شبیهِ پیرمردِ 60 ساله شده!

همسر شهید مهدی باکری: این عکس تمام خستگی آقا مهدی را بعد از عملیات نشان می‌دهد؛ معلوم است که 3 ـ 4 شب و روز استراحت نکرده؛ طوری که دیگر چشم‌هایش از خستگی باز نمی‌شود. با توجه به زمینه این عکس فکر می‌کنم منطقه غرب و عملیات حاج عمران باشد.

(لینک به صفحه مربوطه)

  • Mohammad Abbasi
۲۷
آذر

شب یلدا

اینم «هندونه»ی شبِ یلدای ما!

اون که اون بالا نشسته «تقی رستگار مقدم» دیپلماتِ ربوده شده‌ی ایران در لبنانِ سالِ 61 خورشیدیست که به همراهِ «احمد متوسلیان» و «سید محسن موسوی» و «کاظم اخوان» اسیرِ فلانژیست‌های لبنانی و بعدش تحویلِ نیروهای اسرائیلی شدند.

ما خاطراتِ شبِ درازِ یلدایمون رو با همین هندونه‌ها سر خواهیم کرد!

شب یلدای صدام

گفتم «سر»!!

در شبِ درازِ ایرانی به یادِ اون سرها و سروهائی باشیم که توسطِ صدامیانِ داعشی مثلِ هندونه بریده می‌شوند و بی‌رحمانه به زمین می‌افتند تا من و تو در آسایش و امنیت، «شبِ یلدا»مون رو سحر کنیم!

  • Mohammad Abbasi
۲۶
آذر


دنیای بچه ها

اشتباه نکنید!

آنها «دلخسته»ی از دنیا نبودند،
«دلبسته»ی به دنیا نبودند!

  • Mohammad Abbasi
۲۶
آذر

سرعت زیاد

آنچنان با سرعت دور شدید که ما هر چه می‌دویم به گردِ پایِ شما هم نمی‌رسیم!

  • Mohammad Abbasi
۲۵
آذر


شهید عباس بازوی

این هم خط چزابه است. شهید «عباسعلی بازوی» با تیرِ مستقیم دشمن به شهادت رسیده و بچه‌ها در وقفه‌ی بینِ دو پاتک این عکس رو به یادگار گذاشتند.

  • Mohammad Abbasi
۲۵
آذر

برو بچه‌های «گردانِ کربلا» بعد از بیست و پنج سال از «کربلای پنج» در جستجوی مقرِ گردانِ کربلا سرگردانِ بیابانِ قائمیه‌ی دزفولند.

  • Mohammad Abbasi
۱۷
آذر

به هر آن کس که دلش هوائیِ مجاهدت و شهادت است:

ایکاش می‌شد مراسمِ بزرگداشتی برای «دائی رضا» گرفت!

دائی رضا و شهید بیات

تجلیل از «دائی رضا» تجلیل از فرهنگ و ادبیات جبهه و جنگ است. تجلیل از سرمایه‌ی بزرگ و با ارزشی است که «آقا» به خاطرش دغدغه‌ داشته و دارند که فرمودند: "آیا ما خواهیم توانست آن را استخراج کنیم؟" «دائی رضا» گنجِ این جنگ است برای ما؛
 و برای این مملکت و آینده‌ی این مملکت و مایه‌ی افتخارِ برو بچه‌های جبهه و جنگ.

هر اندازه جوانان و نسل‌های آینده به طرفِ این محتوا بیایند، هویت و حقیقتِ آن گنج هویدا و آشکار خواهد شد. نسل دیروز و امروز، مدیونِ امثالِ دائی رضاست. مسئولینِ فرهنگی (اگر بفهمند!) و بچه‌های رزمنده با دائی رضا برنده خواهند شد.

ادبیاتِ جنگ، شعرِ جنگ، روایتِ جنگ، هنر و فرهنگِ بعد از جبهه و جنگ، برو بچه‌های جبهه، مسئولین و همرزمانِ جبهه و جنگ، از «دائی رضا» غافلند و این ذخیره‌ی الهی را فراموش کرده‌اند! دائی رضا خود به تنهائی فرهنگستانِ ادب و هنر و فرهنگ و حماسه‌ی جنگ و یادگارِ دورانِ طلائیِ دفاعِ مقدس است.

خیلی از جاهای دنیا اگر دائی رضا رو داشتند، فرهنگ و هنرِ جنگِ‌شان را با هنرمندیِ دائی رضاشون زیبا و منقِّش می‌کردند؛ معماری و مهندسیِ دائی رضا در این عرصه، بسیار هنرمندانه، شیرین و دلنواز خواهد بود. همان‌طور که در زمانِ جنگ این‌چنین بود. از او و امثالِ او به شدت غافلیم!

دائی رضا شهدِ شیرینِ خاطراتِ طلائیِ جنگ و عصاره‌ی دلچسبِ شهیدانِ ماست. روحانی به معنایِ اخصِ کلمه و سرداری در عرصاتِ گمنامی؛ «اولیائی تحتِ قبائی لا یعرفهم غیری»

  • Mohammad Abbasi
۱۶
آذر

دقایقی در زندگی هست که دلت برای کسی آنقدر تنگ می‌شود که میخواهی او را از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی![1]

آقا هادی

لبخندِ رضایتِ شهید «سعید قزوینی» از همرهی و بودنِ در معیتِ «هادی یونسیان».
«هادی» حالا اباالشهیدِ «قُتِلَ مَظلوماً» فی ال
مناست. «ابا مجید» که محبوبِ شهدا و بچه‌های رزمنده‌ی دورانِ «جهاد» است. آجَرَکَ الله یا ابا المجید!


[1] گابریل گارسیا مارکز

  • Mohammad Abbasi