بیاد شهدای دست بستهی کربلای 4 (روایتِ اول)
این مطلب را صرفاً برای بعثی – داعشیها میگذارم!
اینجا جبههی واقعیِ اسلام است. او یکی از دوستانِ شماست که به دستِ رزمندگانِ «اسلامِ ناب» اسیر شده است. در حینِ عملیات، او را در حالی یافتند که مجروح شده بود و همانطور که از پیراهنِ تنش پیداست غرقِ خون بود. پا و بالا تنهاش آسیبِ جدی دیده بود. برادرانِ من کمک کردند و او را اینچنین از دلِ میدانِ نبرد به بیمارستان و از آنجا به کمپِ اردوگاهِ اسرا منتقل کردند. این عکس نمونهی بسیار کوچکی از رأفت و مدارای یارانِ آقا امیرالمؤمنین با اسراست. چرا که به قولِ «شهریارِ» دیارِ مردانهی ایرانِ اسلامی:
"به جز از علی که گوید به پسر که قاتلِ من ــــــــــــــ چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا؟!"
- ۹۴/۰۳/۲۸