تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

۵۰ مطلب با موضوع «روایت تحلیلی» ثبت شده است

۰۵
ارديبهشت

امروز پنجم اردیبهشت سالروزِ حمله‌ی نظامی آمریکا به ایران در طبس و شکست سخت و مفتضحانه‌ی آمریکائی‌هاست؛

چرا ما این روزها را فراموش می‌کنیم؟ چرا ما روزهای بودنِ با خدا را فراموش می‌کنیم؟

این پیامِ حضرتِ امام را یک بارِ دیگر از نظر بگذرانیم:

"... کى این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مأمور خدا بودند. ..."

شکست آمریکا در حمله‌ی نظامی به ایران

در همان پیام، حضرتِ امام «کلیدِ» پیروزی را به امتِ انقلابی‌اش ‌داد؛ آنجا که فرمود:

  • Mohammad Abbasi
۲۹
فروردين

امروز در مراسمِ «روزِ ارتش» آقای دکتر حسن روحانی -رئیس جمهورِ محترم- سخنرانی فرمودند و از "دکترینِ ما -دکترینِ ایران" سخن راندند. سالِ 67 هم «حضرتِ امام - قُدِّسَ سِرُّهُ الشَریف-» دکترینِ انقلابِ اسلامی را در پیامِ مربوطِ به قطعنامه تبیین نمودند؛ بی‌مناسبت ندیدم که بخش‌هائی از آن پیام را به همین بهانه در این فضای غریبانه بیاورم. لطفاً در خواندنِ این پیام مرا یاری رسانید:

  • Mohammad Abbasi
۲۸
فروردين

بخشی از روایتِ طلائیه - بهمن 93

آقا مهدی

«مهدی باکریِ» فرمانده لشکر، در اوج سختی­‌های یک نبردِ تن به تانکِ خداحافظ رفیق، کنار نیروهای تک تیراندازه لشکرشه!  هرکاری می‌کنن که اونو از اون معرکه­‌ی جانکاه و کشته ساز، دورکنن دور نمی‌شه. نمی‌تونن اونو از بسیجی‌ها و نیروهاش جدا کنن! «امام» یعنی همین! «سرداری» یعنی همین! همون‌جا کنار بچه بسیجی­‌های لشکرش به شهادت می‌رسه. نزدیک‌ترین جا به دشمن! نزدیک‌ترین نیرو به دشمن! فرمانده لشکرِ بسیجی‌هاست، پس جلوداره! فرمانده لشکرِ تُرک‌هاست، جلوترینه! «منصورِ جلالی» فرمانده گردانه، جلوترینه! برای همین هم هست که جلوداره. برای همین هم هست که منصوره! منصورِ با جلال! منصورِ جلالی.

  • Mohammad Abbasi
۲۶
فروردين

در صفین، معاویه در آستانه‌ی نابودی قرار گرفت؛ «مالک» چند ضربتِ شمشیر تا کندنِ ریشه‌ی باطل فاصله داشت، وقتی عمروعاص اوضاع را چنین دید، با خدعه، قرآن‌ها را بر عَلَمِ نیزه بالا برد تا در سپاهِ علی تفرقه افتد؛ مکرِ عمرو عاص کارگر افتاد و اصحاب و خواصِ سپاهِ امام، گِردِ ایشان جمع شدند که «یا علی! بگو مالک برگردد!» (فابعَث إلَی الأشترِ لِیَأتیَّک!) ... و در نهایت، جام زهرآگینِ قبولِ آتش بس را به دست مولا دادند؛ آقا امیرالمؤمنین در آن هنگامه فرمودند:

" به خدا سوگند قرآن‌ها را بالای نیزه نکرده‌اند از آن رو که قرآن را می‌شناسند و به آن عمل می‌کنند، بلکه عملِ آنها مکر و خدعه است. فقط یک ساعت بازوها و جمجمه‌هایتان را به من عاریت بدهید؛ حق در حالِ رسیدن به نتیجه است و تا نابودیِ ستمگران و قطع شدنِ دنباله‌ی آنان چیزی باقی نمانده است."

قربان مظلومیت حضرتِ امام برم که امیدش ناامید شده بود. خدا لعنت کند آنهائی را که امید امام را به ناامیدی بدل کردند.

آن گاه آقا امیرالمؤمنین خطاب به مردم فرمودند:

      " از سخن خودداری کنید؛ به حرف‌هایم گوش فرا دهید و با دل‌هایتان به سوی من آئید ..."

یک عده با دل‌هایشان به سوی امام نرفتند.

  • Mohammad Abbasi
۲۰
فروردين

"کربلا به «رفتن» نیست به «شدن» است!

که اگر به رفتن بود، «شمر» هم «کربلائی» است!"

سیدِ شهیدانِ اهلِ قلم

  • Mohammad Abbasi
۲۰
فروردين

برگرفته از yadeayyam-iust.blogfa.com
[با کمی تغییرات و درجِ تصویر]

مسجد ولیعصر

«مسجد ولیعصر» تنها یادگارِ باقی مانده از شهرک ولیعصر - ورودیِ نهرِ خَیِّن

بنظرم اُردوی امسالمون خلاصه شده بود در 24 ساعت آخر، یعنی از شلمچه به بعد! 

و 24 ساعت آخر هم خلاصه شد در روایتگری 3 الی 4دقیقه‌ای «راویِ امسالمون»؛ با این‌که حسرتِ روضه‌ی روایتِ «خَیِّن» به دلمون ماند!

تو همون روایتگری خیلی حرف‌ها زده شد یه قسمتیش این بود که راویمون گفتن:

  • Mohammad Abbasi
۱۸
فروردين

بخشی از روایتِ راویِ امسالِ جنوب،
محمد عباسی - راهیانِ نور، هویزه/ بهمنِ 93 / [با کمی اصلاح و درجِ تصویر][1]

... «علم‌الهدا» در جنگِ نامنظمِ غیر کلاسیک به جبهه رفت اما نهالِ فتح المبین و بیت المقدس را در همین زمین هویزه به زمین کاشت. آن روزی هم که استخوان‌های حسین و اصحاب حسین، که علم الهدای جبهه‌ی مستضعفین بودند، بعد از 18 ماه در عملیات بیت المقدس پیدا شد، این استخوان‌ها ریشه‌ی آن درخت پر ثمری بود که جبهه‌ی مستضعفینِ انقلابِ اسلامی و دفاعِ مقدسِ ما را ساخته بود، «ثامن‌الائمه»، «طریق القدس»، «فتح المبین» و «بیت المقدس» میوه‌ی به ثمر نشسته‌‌ی همین شجره بودند.

  • Mohammad Abbasi
۱۰
فروردين

لبیک یا خمینی

...

حضرتِ امام کی گفت: "جنگ ما جنگ عقیده است"؟ همان زمانی که خیلی‌ها فکر کردند تفکرِ او به انتهای خط رسیده! همان زمانی که خیلی‌ از ما حضرتِ امام را باختیم و تفکرش را غربِ فرصت طلب به نفعِ منافعِ خودش بُرد! همان زمانی که ما تفکرِ اسلامِ نابِ محمدی )صلوات الله علیه و آله و سلم)  را که او در عصرِ غربت و مظلومیتِ اسلامِ رسول الله دوباره حیات بخشید و از سر گرفت را قربانیِ دیپلماسی و تفسیرِ به روز شده‌ی تمدن و دنیای غرب و روابط با غرب و جهانی شدنش کردیم؛ قربانیِ فن و عمل مفسرین و متفکرینِ غربی؛ که تفکرشان رهبریِ مذاکرات بین ملت‌های دربند اما صاحبِ سرمایه و سرمایه‌دارانِ مستکبر به منظور حصولِ تمامِ آن سرمایه برای رسیدن به مطامع و پُر کردنِ منافعِ خویش، تحتِ لوای صلح! با دکترینِ سازش! بود؛ سازشِ بینِ «گرگ و میش»! که مورد رضایت طرفین باشد!! "در‌‌ همان حدی که آن‌ها آقا باشند ما نوکر، آن‌ها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آن‌ها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آن‌ها"[1] قربانیِ بازیِ «برد-برد»! ...

  • Mohammad Abbasi
۰۷
فروردين

مایل بودم قسمتِ دومِ روایتِ «دشمن، گرایِ استراتژیِ نبرد ما را گرفته» را بیاورم. اما از آنجا که در قسمتِ نظراتِ این پُست، مخاطبی ندیدم از ارائه‌ی بخشِ دومش صرفِ نظر کردم.

تمدن خاکی

همین اندازه متذکر می‌شوم که حوادثِ «یمن»، «عراق»، «سوریه»، «عربستان»، «ایران» و جهان را جدی بگیرید! هستی در انتظارِ آن اتفاقِ بزرگ است!

به قولِ حاج حسین آقای یکتا: "دنیا دردش گرفته است؛ این فعل و انفعالات و قبض و بسطِ جهان، دردِ قبل از آن زایمان است." راویِ امسالمون هم می‌گفت: "مثلِ ابرِ بهاری نشانه‌های ظهور در حالِ باریدن است."
........................................................
اللهم عجل لولیک الفرج ........................................................

  • Mohammad Abbasi
۰۳
فروردين

یه وقتی به یه جائی می‌رسی که یهو می‌شنوی که بهت می‌گن: «سَلِّم نَفسَک»! خودت رو تسلیم کن! و تو در آن لحظه هیچ راهِ فراری نداری! چون به جائی رسیدی که دیگر محاصره شدی و بهت می‌گن هر چیزی داری بگذار زمین و تسلیم شو! و تو «باید» همه‌ی تعلقاتت را بکّنی و بریزی پائین، چون قراره که ببرَنِت!

«اسارت» یعنی جدا شدنِ از همه‌ی تعلقاتِ مادی و معنوی که تا به حال وصلِ به تو بوده!

آدم وقتی اسیر می‌شه همه چیزش رو ازش می‌گیرند! خودش می‌مونه و خودش و توانی که برای یک چنین روزی ذخیره کرده. تحملِ دورانِ اسارتش هم بستگی به همین توانِ ذخیره شده داره.

خب! اگر آدم وصلِ به دنیا باشه خیلی بهش سخت می‌گذره که از تعلقاتِ دنیائیش دست بکشه. اصلاً تحملش در حدِّ «دق» کردنه!

یه چیزِ دیگه هم که خیلی زجر آوره اینه که تو باید از همه‌ی آن چیزهائی که دوسِشان داشتی هم دور باشی! دقیقاً "همان چیزهائی را که بهشان دل‌بسته‌ بودی و علاقه مند بودی، مدت‌های مدیدی تو قلبت جا گرفته بود و با آنها مأنوس بودی ... باید همه‌ی اینها را بگذاری زمین و خِلاص!" این از آدمِ اسیر.

اما...

یه وقتی به یه جائی می‌رسی که یهو می‌شنوی که بهت می‌گن: «سَلِّم نَفسَک»! خودت رو تسلیم کن! و تو در آن لحظه هیچ راهِ فراری نداری! چون به جائی رسیدی که بهت می‌گن هر چیزی داری بگذار زمین و تسلیم شو! و تو «باید» همه‌ی تعلقاتت را بکّنی و بریزی پائین چون قراره که ببرنِت!

آزاده که باشی قبل از این مرحله از همه‌ی تعلقاتِ مادی جدا بودی. چیزی به تو وصل نبوده که حالا بخواهد از تو جدا شود! آزادگی یعنی همین! رها بودنِ از همه‌ی تعلقاتِ فانی.

آدم وقتی اسیر می‌شه همه چیزش رو ازش می‌گیرند! شخصِ آزاده، خودش هم نبوده تا حتی خودش را هم از خودش بگیرند؛ همه چیزش خدا بوده است و بس! پس خدا را نمی‌توانند از او بگیرند. از این رو آنجا که می‌شنود «سلِّم نفسَک» فریادِ «فزتُ و ربّ الکعبه» سر می‌دهد! چرا که از اسارتِ دنیا رها می‌گردد  و خودش را «عند ملیکٍ مقتدر» می‌بیند.

  • Mohammad Abbasi