با من بیا تا خطِ اولِ «یَمنیها»
...
حضرتِ امام کی گفت: "جنگ ما جنگ عقیده است"؟ همان زمانی که خیلیها فکر کردند تفکرِ او به انتهای خط رسیده! همان زمانی که خیلی از ما حضرتِ امام را باختیم و تفکرش را غربِ فرصت طلب به نفعِ منافعِ خودش بُرد! همان زمانی که ما تفکرِ اسلامِ نابِ محمدی )صلوات الله علیه و آله و سلم) را که او در عصرِ غربت و مظلومیتِ اسلامِ رسول الله دوباره حیات بخشید و از سر گرفت را قربانیِ دیپلماسی و تفسیرِ به روز شدهی تمدن و دنیای غرب و روابط با غرب و جهانی شدنش کردیم؛ قربانیِ فن و عمل مفسرین و متفکرینِ غربی؛ که تفکرشان رهبریِ مذاکرات بین ملتهای دربند اما صاحبِ سرمایه و سرمایهدارانِ مستکبر به منظور حصولِ تمامِ آن سرمایه برای رسیدن به مطامع و پُر کردنِ منافعِ خویش، تحتِ لوای صلح! با دکترینِ سازش! بود؛ سازشِ بینِ «گرگ و میش»! که مورد رضایت طرفین باشد!! "در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها"[1] قربانیِ بازیِ «برد-برد»! ...
حضرتِ امام کی گفت:
"ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسى قضاوت
بنشینند و بگویند که باید دید فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و
قوانین دیپلماسى بوده است یا خیر و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و
تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفتهاند پس باید
خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم."؟ همان روزها
«جهاد اسلامی فلسطین» طی بیانیهای صهیونیستها را از چاپ و انتشار آیات شیطانی
برحذر داشت. مقامات رژیم تروریستِ اسراییل نیز به علت نگرانی از واکنش مسلمانانِ
ساکن سرزمینهای اشغالی، از یک مؤسسه انتشاراتی که در صدد ترجمه عبری و انتشار این
کتاب بود، درخواست کردند که در تصمیم خود فعلاً تجدید نظر کند. اما روزنامهی
«ساندی ابزرور» فاش کرد که یک تیم از کارشناسان ویژهی سازمان امنیتی اسراییل از طرف
نخست وزیر این کشور برای حمایت از جان «سلمان رشدی» به لندن اعزام شده است!
چه شد که مسئولینِ ما در پایانِ سالی که
گذشت پس از توهین به پیامبرِ عظیم الشأنِ اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله
صلوات الله علیه و آله و سلم و توهین به دینِ اسلام و مسلمانان، به فرانسه سفر میکنند؟
داستان از این قرار هست که ما اهداف و آرمانهای اسلامِ نابِ محمدیِ حضرت امام را
نفهمیدیم! و در چنین شرایطی وزیر امور خارجهی ام القرای جهان اسلام به فرانسه سفر
میکند تا با مقامات این کشور ملاقات کند!
درد از کی شروع شد؟ از همان زمانی که ما مرامنامهی نهائیِ حضرتِ روح الله را در حدِّ یک پیامِ مربوط به سالگردِ کشتارِ خونین مکه دیدیم و آن را فقط به اندازهی خبرِ آخرِ شبِ صدا و سیما پخش کردیم و تمام! همان زمانی که آن مانیفست؛ آن اعلامیهی قدرتِ جهانیِ اسلامِ ناب، به مؤسسهی نشر سپرده شد تا در آرشیوِ اوراقِ تاریخیِ موزهی امام خمینی بایگانی گردد! ...
و دقیقاً در همان زمان مفسرین و متفکرینِ غربی، اروپائی، صهیونیستها و آمریکا این سندِ قدرتبخشِ روح افزای فتح آفرین را روی میزِ تفسیر و تحلیلِ نخبهگان سیاسی- اطلاعاتیِ خود گذاشتند تا از کلمه به کلمهی آن تفکر و از لحظه به لحظهی جملاتِ آن اندیشه به نفعِ دنیای زر و زور و تزویرِ خود، بهره بگیرند. همان زمان که فهمیدند اسلامِ نابِ رسول الله با اسلامِ آمریکائی است که ذبح خواهد شد؛ همان زمان که فهمیدند حسین بن علی علیه السلام و کاروانِ حسین، با اسلامِ ابوسفیان و معاویه و یزید است که قربانی میشود. حسین باید در محاصرهی مسلمانانی قرار گیرد که روزگاری همرزم و همسنگرِ او بودند؛ منش و تفکر حسین باید در محاصرهی منش و تفکرِ یک بوزینه باز قرار گیرد!
...
در تفکرِ دشمنان محمد و آلِ محمد(ص)، حسین را باید مثلِ یزید
تقلید کرد! همانطور که محمد(ص) را باید مثلِ معاویه و عمروعاص تقلید کرد! قرآن
اگر دستِ علی باشد خاندان و خانمانِ ابوسفیانی و بنیالامیه و ظلم و نفاق و کفر
خواهد سوخت! قرآن اگر در اندیشه و سینه و سیرهی علی باشدکه جانِ پیامبر است،
جانِ دنیا و دنیاپرستان و ظالمین و مستکبرین را خواهد گرفت! قرآن باید بر نیزهی
عَلَمِ معاویه عَلَم شود تا عوامِ بی بصیرت آن را در سپاهِ مکر و در دستانِ
عمروعاص ببینند. تا معاویه بر خلافتِ مکر و حیله و عوام فریبی و منبر و دستکِ دنیا
بر دنیاپرستان حکومت کند. ...
که «آوینیِ شهید» چقدر دقیق
گفته است: "شیطان بوزینهی خداست!" در منشِ آمریکائی-صهیونیستی باید
از اسلامِ محمدی تقلید کرد تا یک اسلامِ ابوسفیانی-آمریکائی ساخت! یزید بوزینهی
حسین است!
"و چیزی نگذشت که دیدیم دجّال به لباس حق در آمد و سامری خود را در پسِ نقاب موسی پنهان داشت و عرفان با جنون و فساد و فتنهی شیطانی جمع شد. و البته دامن کبریای حق از این گَردها مبرا بود."← آوینی
همان زمان که فهمیدند اسلامِ نابِ رسول الله با اسلامِ اشرافیت، با اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بیشعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنهها، و در یک کلمه اسلام امریکایى، ذبح میشود!
حسین بن علی با حکمِ «قاضی شریح» و به دستِ جانبازِ صفین سر از تنش جدا میگردد![2] همان وقتی که فهمیدند پیرامونِ پیامبر، حواریونی وجود دارند که به زر و تزویر و دنیا فریفته خواهند شد و دینشان را در قبالِ دنیایشان خواهند فروخت و آخرتشان را به دنیای فرزندشان خواهند داد! همان وقتی که دشمن زرّادخانهی فتنهاش را در میانِ دو پهلوی مسلمانان نهاد تا کوفه سرزمینِ مستعدِ فتنهها و کارخانهی تولید و عرضهی نخبگانِ چند چهره شود؛ نخبگانِ چند چهرهای چون «شبث بن ربعیِ» سرکردهی بنی تمیم و «عمرو بن حریث» خبیثِ سرسپردهی حکومتِ فتنه و «یزید بن حارث» جاسوسِ بنی امیه و امثالهم که آقا ابا عبدالله در روز عاشورا با نامشان آنها را خطاب کرد و مفتضح شدند و «عمرو بن حجاج زبیدیِ» ملعون که از جمله کسانی بودند که به امام حسین علیهالسلام نامه نوشتند و آقا را به عراق دعوت کردند؛ همین عمروِ نامردِ بیدین، در قضیهی کربلا فرماندهی میمنهی سپاهِ عمر سعد بود. ...
همان وقتی که دشمن فهمید که عوام از رسول الله همان را میفهمند که در سیره و عملِ اینها مشاهده میشود ... ابوموسی اشعری را عالِمِ مجاهدِ فقیهِ با بصیرت قلمداد میکردند که فتنهها را میشناسد و تعبیر و تفسیرِ روایات و احادیثِ نبوی را میفهمد و با تحلیل و تفسیری عمیق! مردم را در قضیهی «جمل» به ماندنِ در خانهها ترغیب میکند تا معاویه بر مسندِ فتنهی اسلامِ آمریکائیِ زر و تزویرِ صهیونیستی بماند! .....
(ای جانم به قربانِ حبیب بن مظاهرِ اسدی، سعید بن عبدالله حنفی، مسلم بن عوسجهی اسدی اینها هم کوفی بودند ... «السَّلامُ عَلی عَبدِ الرَّحمنِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْکِدِرِ ألْأَرْحَبی.» که در زیارت امام حسین در روز عاشورا این سلامها و این نامهای مطهر آمده است.)
همان وقتی که حضرتِ امام در پیامِ مربوط به سالگردِ کشتارِ حجاج فرمودند: " مسلمانان نمىدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و خادمالحرمین به اسرائیل اطمینان مىدهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمى بریم!" دقیقاً همان اطمینانی که امروزه داعشیهای صهیونیست- وهابی به اسرائیلیها دادهاند! قربانِ حضرتِ امام برم که چقدر عمیق و ژرف، اندیشه و تحلیل میکرد!
همان وقتی که دشمن این اندیشه و تحلیل را فهمید و برایش برنامه ریزی کرد! همان وقتی که فهمید اگر قرار هست حسین و اسلامِ حسین گردن زده شود باید ابن مرجانهها در کربلا حضور یابند؛ پس قبل از ابنِ مرجانه، مرجانهها را بیابید! مرجانهها را ترویج کنید؛ اُمِّ صدّام را دریابید که از بطنِ او صدامِ دنیِ شیعهکُشِ عالِمکُش، بیرون خواهد جهید؛ (شما کتابِ خاطراتِ «میخائیل رمضان» -شبیهِ صدام- را بخوانید که در این زمینه مطلب دارد.) همان عبیدالله بن زیاد بن ابیهِ زمان! پس به نامِ دین، به نامِ «جهاد» جهاد النکاح! مرجانهها ترویج کنید! تا از بطنِشان عبیدالله بن زیادها بیرون جهد! درست مثلِ معاویه، فرزندِ نامشروعِ ابوسفیان، / درست مثلِ یزید، فرزند نامشروعِ معاویه! / این «الدعی و ابن الدعی»ها هستند که مقابلِ حسین میایستند و فرزندِ پاکِ اسلامِ ناب را سر میبرند. یزید است، زنا زادهی پسرِ زنا زاده! عبیدالله بن زیاد بن ابیه است، زنا زادهی پسرِ زنا زاده! که وقتی از «مرجانه» متولد شد ده نفر ادعا کردند که او پسرِ آنانست! ... دشمن، این استراتژی را فهمیده.
"مگر مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بیشعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها، و در یک کلمه اسلام امریکایى را ترویج مى کنند، و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار، مىگذارند."[3] کی حضرتِ امام این حرفها را برایِ ما زدند؟ مگر آن روزها خبری از حملهی عربستانِ آمریکائی به سوریه و عراق و یمنِ بود؟! مگر خبری از این همه هجمه و حمله برای شیعه کشتن و مسلمان و غیر مسلمان کشی توسطِ اسلامِ معاویه و یزید و در یک کلام، توسطِ «اسلامِ آمریکائی» بود؟!
... ادامه دارد... ان شاءالله
[1] پیام حضرت امام در سالگردِ کشتارِ زائرین در مکه توسطِ آل سعود
[2] حضرتِ آقا (ادام الله ظله الوارف) در یکی از بیاناتشان فرمودند: بصیرت یعنی این که ما بدانیم شمر همان جانبازِ
صفین است ...
[3] پیام حضرت امام در سالگردِ کشتارِ مکه
- ۹۴/۰۱/۱۰