تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه
۲۸
تیر

بنده با کسانی که با «شهدا» کاری ندارند، کاری ندارم؛ اما خطابم به آنهائیست که می‌گویند: «شهدا شرمنده‌ایم»
لطفاً یک آرزویِ «شهید» را برآورده کنید!

  و در این راه تا آخر ثابت قدم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شهید سید مجتبی حسینی

شهید سید مجتبی حسینی / فرمانده‌ی یکی از دسته‌های گردان کربلا / شهادت: شلمچه، کربلای پنج
"ما مسلمانیم و مسلمان تن به ذلت و خواری نمی‌دهد و در قفسِ دنیا حبس نمی‌شود و طالبِ دنیا نیست."

کار، مقابلِ «نونی شکل‌»
ها گره خورده بود؛ «جمشید خدابخشی» پشتِ بیسیم به «حسین قنبر» می‌گفت نمی‌شود قدمی جلوتر رفت، بچه‌ها به میدونِ مین زدند و آتشِ دشمن فوق العاده شدید است و نیروها در برابرِ رگبارِ تیربارچی‌های عراقی و گلوله‌های آر.پی.جی 11 و خمپاره و تانک، زمین‌گیر شده‌اند. ... فرماندهیِ گردان، «محمد جعفری» فرمانده‌ی گروهانِ اباالفضل را احضار می‌کند: "محمد! دسته‌هاتو بگیر و برو به کمکِ جمشید!" ...
لحظاتی بعد محمد جعفری پشتِ بیسیم خطاب به حسین قنبرِ فرمانده گردان: "حسین! خط رو شکستیم، نیروهای دیگه رو هم بفرست بیان جلو!"
...
صبحِ روزِ بعد رادیو داشت مارشِ عملیات رو می‌زد و بچه‌ها هم گزارشِ شهدا رو به هم می‌دادند: «محمد جعفری» به همراهِ «بیسیم چی‌هاش» مفقود شدند؛ «سید مجتبی حسینی» و «محمود حاج‌قاسمی» فرمانده دسته‌های گروهانش شهید شدند؛ «مهدی طالع زاده» رفت؛ «محمدرضا جبله»، «محمدکاظمِ عرب»؛ «محمدحسینِ عجم»، «یدالله عجم»، «ابراهیم عرب جودانه»، ...، ...،
...، ...، ..................... لیستِ شهدا تمامی نداشت!
  • Mohammad Abbasi
۲۸
تیر

مسئولینی که در نامه‌هایشان تلاش کردند تا حضرتِ امام قطعنامه را بپذیرد:

1)             محسن رضائی فرمانده وقتِ سپاه-

2)             میرحسین موسوی نخست وزیرِ وقت-

3)             سیدمحمد خاتمی مسئولِ وقتِ تبلیغاتِ جنگ-

4)             اکبر هاشمی رفسنجانی مسئولِ وقتِ جنگ- با معاونتِ حسنِ روحانی

  • Mohammad Abbasi
۲۷
تیر

آیت الله علم الهدی صبحِ امروز در خطبه‌های نمازِ عیدِ فطر فرمودند:

"برداشت ما از این توافق یک برداشتِ «صد درصد پیروزی و به نتیجه رسیده» نباید باشد."

حضرتِ آیت الله با بیان اینکه رئیس‌جمهورِ کشورمان نیز فرمودند که ما در این مذاکره از صلح امام حسن(ع) الهام گرفتیم، یادآور شدند: "باید دید در مقام بررسیِ نتیجه‌ی مذاکرات به کجا می‌رسیم."

امام جمعه‌ی محترمِ مشهد افزودند: "اگر خطوط قرمز رهبری لحاظ شده و رعایت شده باشد نتیجه این توافق هم مثبت است و اگر بنا باشد که به صلح امام حسن(ع) دچار شویم برای شیعیان مشکل پیش می‌آید."

  • Mohammad Abbasi
۲۷
تیر

رضا اسدیان

الآن خیلی چاق شده؛ خیلی که نه! خیلی بیش از حد چاق شده. اسمش «رضا»ست؛ «رضا اسدیان»

کمتر کسی هست که تو شهرِ ما اونو نشناسه. از برو بچه‌های جبهه و جنگ. ولی زمانِ جنگ اینقده دیگه چاق نبود! پُر بود، ولی سر حال و قبراق بود. یادِ اون رضا اسدیانِ رزمنده بخیر! خاطراتِ زیادی ازش دارم. خاطراتِ توپ!! این اواخر «رئیس» شده بود! به قولِ خودش «رئیسِ خرها»! سپرده بودنش به «قاطر»ها! خیلی با هم مأنوس شده بودند! من یادم نمیاد رضا تو این همه مدتی که جبهه بود برای یکی اشک ریخته باشه اما یکی از قاطرهاش تو «گِردِه‌رَش» رفت رو مین و رضا ماتم گرفته بود! کارِ هدایتِ این «زبون بسته‌»ها، کارِ خودش بود. هیچ کس جز رضا حریفشان نمی‌شد. یک تنه به همراهِ یه تعداد «قاطر» یک واحد تشکیل داده بودند بنامِ «قاطریزه»!

  • Mohammad Abbasi
۲۶
تیر
قبول باشه!
  • Mohammad Abbasi
۲۵
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین

[سخنرانی در ضیافتِ افطارِ فعالانِ «جبهه‌ی فرهنگیِ انقلابِ اسلامی» / شاهرود، منزلِ شهید محمدرضا جواهری / 22 تیرِ 94]

شادیِ ارواحِ مطهرِ شهدا و امام شهدا صلواتی مرحمت بفرمائید.
شادیِ روحِ پر فتوح شهید این بیت، «آقا محمدرضا جواهری» و روحِ مرحوم، پدرِ محترم شهید جواهری و دیگر گذشتگان هم صلواتی بفرستید.

یک چنین روزهائی در روزهای پایانیِ دفاعِ مقدس، روزهای تحلیلِ «صفین» است. این ماه‌های پایانیِ جنگ، ماه‌های رؤیتِ «جام» است؛ ماه‌های دیدارِ «زهر»!

بگذارید در پایانِ این ماهِ مبارک که ماهِ «علی» و مظلومیتِ علی است، از ماه‌های پایانی جنگ و مظلومیتِ «حضرتِ امام» بگویم.

علی زمان

چون کم‌کم به آن مسئله‌ی بسیارِ تلخ و ناگواری که برای همه اتفاق افتاد، خصوصاً برای «حضرتِ امام» نزدیک می‌شویم. هر چند برای عده‌ای این مسئله، بسیار «شیرین» و «گوارا» حادث شد! چون بعدها به صراحت و با افتخار اعلام کردند که آنها در ختمِ جنگ مؤثر بودند! جنگی که با ظالمان و مستکبران بود. آنها با افتخار اعلام کردند که در ختمِ جنگِ بینِ ایمان و رذالت! / در ختمِ جنگِ بینِ حق و باطل / در ختمِ جنگ بینِ علی و معاویه مؤثر بودند!

  • Mohammad Abbasi
۲۵
تیر
  • Mohammad Abbasi
۲۳
تیر

یادواره‌ای کوتاه در این مجالِ اندک از آن حماسه‌ی بلندِ «یا صاحب الزمان ادرکنی»

بزرگ‌ترین نبردِ زمینیِ جهان پس از جنگِ جهانیِ دوم با حماسه‌ی فرزندانِ حضرتِ امام در یک چنین روزی در شرقِ بصره و به طورِ اخص در محورِ «پاسگاهِ زید» رقم خورد! 23 تیر ماهِ 1361 که مصادف بود با 21م ماهِ مبارکِ رمضان.

«عملیاتِ رمضان» روایتِ دلاوریِ دلبرهای سپاهِ عاشوراست. روایتِ عطش در آن گرمای غیرِ قابلِ وصفِ صحرای جنوب؛ و در همان حال نبردآزمائیِ تنِ‌ِ بچه‌های عصرِ خمینی در برابرِ تانک‌های ضد گلوله‌ی دشمن. نبردِ گوشت با موانع و استحکامات و میادینِ مینِ فراوان، نبردِ سینه‌هائی مملوِ از اراده، ایمان، و ارادتِ به اسلام و امام و انقلاب در برابرِ «خاکریزهای مثلثی شکلی» که طرحش را صهیونیست‌ها داده بودند! ...

صحرای کربلا

عملیاتِ رمضان / اجسادِ مطهرِ شهدا در عبورِ از میدانِ مین

منطقه بوی خون گرفته بود و بچه‌ها در دلِ میادینِ مین و زیرِ آفتابِ داغ و کُشنده‌ی آنجا تکه تکه و سوخته بودند.
...
و آنها که ماندند در شطِّ خون گرفته‌ی «نهرِ کتیبان» و «کانالِ پرورشِ ماهی» وضو گرفته
و مطهر شدند!

...

خدا کند در حال و هوای «رمضان» بمانیم. 

  • Mohammad Abbasi
۲۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

"هدف از بیان خاطراتِ برو بچه‌های جبهه و جنگ، رسیدن به آن کمال ممکنی است که دست یافتنی است. وجود ما اگر قابلِ حقیقت و در جستجوی حقیقت باشد، آن «کمالِ ممکن» در رفتار و کردارِ ما نیز به واقعیت تبدیل می‌­شود."

جاده

خاطرات و روایاتِ از شهدا و رزمندگان «همه» مثلِ تابلوهای راهنمائی و رانندگی، ما را از کم و کیفِ مسیر و جاده‌ای که در آن هستیم آگاه می‌کنند، «جهت» را خبر می­‌دهند، «سمت و سو»را در طولِ مسیر نشان می‌دهند؛ سهمِ جاده از مقصد، همین «فلِش‌ها» و «علائم» و «اشارات» است تا مقصدِمان را گم نکنیم، به بیراهه نرویم، چپ نکنیم، سر از جای دیگه در نیاریم، سقوط نکنیم، نمانیم، پستی بلندی‌های جاده را بدانیم، با خطراتِ جاده آشنا باشیم، در جهتِ مقصدِمان حرکت کنیم، سرعتِ‌مان را تنظیم کنیم، آنجا که نباید سبقت بگیریم، نگیریم، آنجا که باید آهسته برانیم، آهسته برانیم، جاده پیچ دارد، دست‌انداز دارد، پل دارد، گاهی باریک می‌شود، گاهی جاده در روشنائیِ روز دیده می‌شود، گاهی تاریک می‌شود. ... تا بالاخره به مقصدی که انتخاب کردیم، برسیم. اگر می‌خواهیم به مقصد برسیم، حرکت در مسیرِ این جهت‌ها مهم است؛ و این «رسیدن»، طالب می‌خواهد؛ باید خواستار و جوینده‌ی «مقصد» باشیم. و رسیدن به مقصد، برنامه، اراده و همت می‌خواهد. به قولِ «شهید آوینی»:

"باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت."

  • Mohammad Abbasi
۲۱
تیر

لیالی قدر

... شاید منظورِ «سهراب» از «چشم‌ها را باید شست جورِ دیگری باید دید» شستنِ با اشک باشه!
«جورِ دیگر باید دید» شاید منظور، پاک‌تر و زلال‌تر و شفاف‌تر دیدن باشه. چطور می‌شه شفاف‌تر و زلال‌تر دید؟ از سببِ نازکیِ دل، به جهتِ رسیدنِ به یک حقیقتِ نو ...

«نازکیِ دل سببِ قُربِ توست / چون شکند کارِ تو گردد درست»!

شاید منظورِ «سپهری» در «چشم‌ها را باید شست ...» این بوده که چشم‌ها گاهی نیاز دارند که با اشک‌های‌ از سرِ صدق و اخلاص شسته شوند، تا در افقی تازه‌تر، در زندگیِ واقعی‌تر، جورِ دیگری به غیر از آن جوری که تا به حال می‌دیدند، ببینند.

لیله القدر

  • Mohammad Abbasi