با شمایم!
يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ب.ظ
بنده با کسانی که با «شهدا» کاری ندارند، کاری
ندارم؛ اما خطابم به آنهائیست که میگویند: «شهدا شرمندهایم»
لطفاً یک آرزویِ «شهید» را برآورده کنید!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شهید سید مجتبی حسینی / فرماندهی یکی از دستههای گردان کربلا / شهادت: شلمچه، کربلای پنج
"ما مسلمانیم و مسلمان تن به ذلت و خواری نمیدهد و در قفسِ دنیا حبس نمیشود و طالبِ دنیا نیست."
کار، مقابلِ «نونی شکل»ها گره خورده بود؛ «جمشید خدابخشی» پشتِ بیسیم به «حسین قنبر» میگفت نمیشود قدمی جلوتر رفت، بچهها به میدونِ مین زدند و آتشِ دشمن فوق العاده شدید است و نیروها در برابرِ رگبارِ تیربارچیهای عراقی و گلولههای آر.پی.جی 11 و خمپاره و تانک، زمینگیر شدهاند. ... فرماندهیِ گردان، «محمد جعفری» فرماندهی گروهانِ اباالفضل را احضار میکند: "محمد! دستههاتو بگیر و برو به کمکِ جمشید!" ...
لحظاتی بعد محمد جعفری پشتِ بیسیم خطاب به حسین قنبرِ فرمانده گردان: "حسین! خط رو شکستیم، نیروهای دیگه رو هم بفرست بیان جلو!"
...
صبحِ روزِ بعد رادیو داشت مارشِ عملیات رو میزد و بچهها هم گزارشِ شهدا رو به هم میدادند: «محمد جعفری» به همراهِ «بیسیم چیهاش» مفقود شدند؛ «سید مجتبی حسینی» و «محمود حاجقاسمی» فرمانده دستههای گروهانش شهید شدند؛ «مهدی طالع زاده» رفت؛ «محمدرضا جبله»، «محمدکاظمِ عرب»؛ «محمدحسینِ عجم»، «یدالله عجم»، «ابراهیم عرب جودانه»، ...، ...، ...، ...، ..................... لیستِ شهدا تمامی نداشت!
- ۹۴/۰۴/۲۸