تکیه بر باورِ به غیب (الذین یؤمنون بالغیب ...)
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
[روایت در یادوارهی 94 شهید شرکت معادنِ البرز شرقی در شاهرود (قسمتِ اول)]
شادیِ ارواح طیبهی شهدا و امامِ شهدا صلواتی مرحمت بفرمائید.
... در ماه مرداد هستیم. ماهِ اتفاقاتی که هر کدومش انگار روزنهایه به سمتِ یک دنیا تأمل! / و هر کدومش میتونه بابی باشه به سمتِ یک دنیا اندیشه کردن!
بمبارانِ اتمیِ «هیروشیما» و «ناکازاکی» توسطِ آمریکا در همین ماه اتفاق افتاده، / در اون جنایتِ بزرگِ بشری، در اثر این دو بمباران که به فاصلهی فقط سه روز اتفاق افتاد، حدودِ 000/ 220 نفر جان باختند!
دولت آمریکا طبق اعلامِ رسمی، 5200 کلاهک هستهای داره که 2700 تا
از آنها عملیاتی أند.
کلاهکهای هستهای آمریکا قدرت
انفجاریِ معادل 1 گیگاتن تیانتی را دارا هستند!
این توانِ انفجاری، قدرت داره کوهها
رو تکان بده، مسیر رودخانهها رو عوض کنه، حتی آب و هوا رو تغییر بده و چند
میلیارد نفر از ساکنان کره زمین را بکُشه.
گروه پنج به علاوه یک، از «آمریکا»، «انگلیس»، «فرانسه»، «چین»، و «روسیه»، تشکیل شده که
همهی اینها خودشون، دارندهی سلاحِ هستهای أند! و «آلمان» در این گروه، کشوریه
که در جنگِ تحمیلی، سلاحهای شیمیائی در اختیارِ صدام قرار داد و یادگارِ این هدیهی
جنایت بار و ضدِّ بشریِ این کشور به صدام، مجروحین و جانبازانِ شیمیائیِ ما هستند.
5 کشورِ صاحبِ سلاحِ هستهای که هماهنگ کنندهی
واکنشِ سازمانِ ملل و کشورهای دیگهی جهان نسبت به برنامههای هستهای ایران اند!
ترو خدا این ساختارِ ظالمانه رو ببینید! کشورهائی که خودشون سلاحِ هستهای دارند و عاملِ نا امنیِ جهانند، ایران را تحتِ فشار قرار میدهند و زور میگن که تو! «حق» نداری سلاحِ هستهای داشته باشی!!
خدایا! ظلم و ظالم دست به دستِ هم دادهاند که از «حق» حرف بزنند! ایران حق نداره سلاحِ هستهای داشته باشه! ببینید کارِ دنیا رو! شیاطین و ظالمین دم از حق میزنند!
حالا فرصت نیست در این رابطه مفصل حرف بزنیم. اما دولت مردانِ ما هم در دامِ این دایره افتادهاند و به جای تکیه به خدا به «شیطانِ بزرگ» تکیه کردهاند! به جای اعتمادِ به آن قدرتِ بی انتها که «إن اللهَ علی کلِ شیءٍ قدیر» است، به آمریکا و به قولِ خودشون به «قدرتهای بزرگ» اعتماد کردهاند! زهی خیالِ باطل!
اینها که حامیِ «اسرائیلِ» تنها دارندهی بمب هستهای در منطقه أند و همینها پشتِ سر و پشتیبانِ اسرائیلند و اصلاً خودشون این سلاح رو به اسرائیل هدیه دادند! آن قَدَر که این رژیمِ غاصبِ کودککش، خیالش راحت باشه تا هرگز پیمانِ منعِ گسترشِ سلاحهای هستهای را امضا نکنه و در برابرِ فشارهای بین المللی با پر روئی و وقاحت بگه که این پیمان، مغایر با امنیت داخلیِ اسرائیله و هرگز آن را امضا نخواهم کرد! و امضا نکرده و نکند.
آمریکا که خودش، پرچمدارِ جرم و جنایته / و پیشآهنگِ کشتارِ جمعی با سلاحهای اتمی و هستهایه / و منبع و سرچشمهی پلیدی و خباثت و خیانتِ به جامعهی بین المللیه / و عامل و مصدرِ ناامنیِ جهانه // حالا در این قضایای هستهای متولیِ امنیتِ جهان شده؛ قیمِ عدل و حقوقِ بشر و پلیسِ راهِ امم و ممالکِ زمین، شده! / و با وقاحت و بی شرمیِ تمام، هنوزم که هنوزه از گزینههای روی میزش حرف میزنه! فکر کرده ما ژاپنِ 1945میلادی هستیم که در برابرش زانو بزنیم!! //
و اتفاقاً در همین ماه بود و هست که شهید
رجایی (رئیس جمهورِ مکتبیِ ما) در برابرِ تهدیدها و تحریمهای دشمنانِ این ملت،
(اونهم در زمانِ جنگ!) فریاد زد که: "ما سرنوشت جنگ را در میدان جنگ تعیین میکنیم." (17م مردادِ سالِ 60 )
و 22 روز بعدش هم توسطِ عمالِ مزدور و وطن فروشِ همین آمریکای جنایتکار «منافقینِ خلق» به شهادت رسید.
و اتفاقاً در همین ماه بود که کودتای آمریکائیِ 28 مرداد رخ داده (در ایران سالِ 32)، در شرایطی که سازمانِ جاسوسیِ آمریکا ابتکارِ عمل رو به عهده گرفت و دیگه از آن همبستگی و حضور تودههای مردمی و مسلمانِ در صحنهی «سی تیر» خبری نبود! حکومتِ «مصدق» سقوط کرد، «شاه» دوباره برگشت و بعد از اون آمریکاییها آن چنان بر ایران خیمه زدند که تا بیست و پنج سال ایران مطمئنترین پایگاهِ سیاسی و نظامیِ اونا در جهان محسوب شد!
اتفاقاً در همین ماه هست که «دکتر سید حسنِ آیت» توسطِ منافقینِ کور دلِ جبههی استکباریِ غرب به شهادت میرسه. افشاگرِ خطِ نفاق و آشکار کنندهی توطئهها علیهِ نیروهای انقلاب و حضرتِ امام. ایکاش تفکرِ «آیت» و دغدغههاش بررسی میشد! ایکاش امثالِ «دکتر دیالمه» رو حداقل بچههای مکتبی بیشتر میفهمیدند و روایتشون رو در کوی و برزن جار میزدند!
و اتفاقاً در همین ماه هم هست که «بنی صدر» رئیس جمهورِ فتنهگر و عاملِ سیا (C.I.A) که در اسنادِ لانهی جاسوسیِ آمریکا که توسطِ دانشجویانِ پیروِ خطِ امام، کِسائی مثلِ «حاج غلامحسینِ بسطامیِ» شهرِ ما این ارتباط کشف شد و لو رفت، («1 – LURE - S.D » اسم رمزِ آمریکائیِ بنیصدر بود در اون اسناد!) به همراهِ رفیقِ تروریستِ منافقش «مسعودِ رجوی» سردمدارِ نفاق، به فرانسه فرار کرد. (7 مرداد 60) / اونها که به امام و انقلاب و مردمش خیانت کردند. به دامانِ امپریالیزم پناه بردند! امپریالیزمی که آنها دائم دم از مبارزه با اون میزدند! و سرانجام همینها که دم از ایثار و فداکاری برای خلق میزدند و اسمِ خودشون رو گذاشته بودند «مجاهدِ خلق»، در عراق و در کنارِ حزبِ بعثِ صدام، ارتشی تشکیل دادند به نامِ «ارتشِ آزادیبخشِ ملیِ ایران» و شدند بازوی توانمندِ آمریکا، استکبار و غرب در هیکلِ صدام! و این به اصطلاح مجاهدینی که قرار بود برای خلقشون جان فشانی و از خودگذشتگی کنند، (مجاهدِ خلق!) / سرانجام در همین ماه مردادِ 67 با تمامِ امکانات و تجهیزاتِ جنگی و نظامی بر علیهِ همین خلقِ قهرمان و انقلابِ خلقِ ایران، و به قصدِ نابودی و فروپاشیِ انقلابِ اسلامیِ ایران، به نفعِ آمریکا و اسرائیل و غرب و صدامِ دست نشانده، وارد شدند.
....
باز هم یاد آور میشم که هر کدوم از این حوادث روزنهایه به سمتِ یک دنیا تأمل و اندیشه / و خواهشم اینه که خودتون در این حوادث، تأمل و اندیشه و تفحص کنید. چون این اتفاقات فقط و تنها مخصوصِ گذشته نیست چرا که قرآن به صِراحت بیان داشته که: فَاعتَبِرو یا اولِی الأبصارِ / ما هر جا که بر باورِ به خدا تکیه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که «یداللهِ فوق ایدیهم» هیچ قدرتی بالاتر از قدرتِ خدای سبحان نیست، پیروز شدیم؛ و هر کجا شک کردیم و به غیرِ خدا اعتماد کردیم، شکست خوردیم و پشیمان شدیم. مگر ما انقلابمان رو با تکیه بر أبرقدرتها به پیروزی رساندیم؟ اتفاقاً شعارِ این انقلاب، «نه شرقی»، «نه غربی»، جمهوریِ اسلامی بود. ما طومارِ ابرقدرتها را در انقلابمان در هم پیچیدیم و آنها را از مملکتِ مان با رسوا و مفتضح کردنشان راندیم. حضرتِ امام شرق و غرب را در کفن پیچید و آنها را راهیِ دیارِ خودشون کرد! مگر ما در جنگ به اروپا و غرب و آمریکا تکیه داشتیم که به فرمودهی امام: «هر روز ما در جنگ برکتی داشتیم که در همهی صحنهها از آن بهره جستهایم.»، «ما ابهت دو ابر قدرتِ شرق و غرب را در جنگ شکستیم»، ولی گویا این روزها را فراموش کردیم!
ما قصهی حملهی نظامیِ آمریکا در طبس را فراموش کردیم! اونها آمدند، حملهی نظامی کردند؛ آمدند که کار را به زعمِ خودشون تموم کنند! ولی خدای امام و این ملت با ما بود که آن حادثهی طبس برایشان اتفاق افتاد. حضرتِ امامِ خداباور، به ملتِ خداجویش، در همین رابطه فرمود: «کی این هلیکوپترهای کارتر را ساقط کرد؟! ما ساقط کردیم؟! شنها ساقط کردند! شنها مأمورِ خدا بودند!» این حادثه نشان داد که اگر امت، خدا را یاری کند، «إن تنصرالله ینصرکم» خدا هم امتش را یاری میکند، «و یثبت اقدامکم»
در قضیهی کودتاها دستِ امداد و نصرتِ الهی رو میبینیم؛ در کودتای «نقاب» (که به کودتای شهید نوژه معروف است) یک خلبانِ جوان بعد از این که موضوع را به مادرش میگه، مادرش با گفتنِ این جمله که «شیرم را حلالت نمیکنم مگر اینکه بری و قضیه رو به اطلاعِ مسئولین برسانی!» کودتا کشف میشه! در قضیهی «قطب زاده» یک سگی دنبالِ یکی از پاسدارها میکنه و آن پاسدار به خانهای و از آنجا به زیر زمینی پناه میبره که در اونجا اسناد و مدارکی به دست میاد و قضیه، لو میره! سگ مأمورِ خدا بوده! اگر تکیه و باورِ بر خدا باشه در آن لحظاتی که همه خوابند، خدا شنهایش را به یاریِ خداباوران میفرستد تا یکی یکی هلیکوپترهای مهاجم و متخاصمِ «آقای کارتر» در صحرای طبس، سقوط کند؛ که در واقع باورِ شیطانی در برابرِ باورِ الهی سقوط کرد. و نمونههای بسیارِ دیگری که در جریاناتِ انقلاب و جنگ، فراوان است.
اما! اوایلِ این ماه، اوایلِ مرداد، برای ما شاهرودیها یادآورِ آخرین اعزامِ رو به سمتِ جبههها هم هست؛ آخرین اعزامِ رو به سمتِ اون «نعمتِ الهی»/ فِلِشِ رو به خدای این اعزام چقدر کوتاه و در عینِ حال چقدر کامل بود!
ماهِ مرداد، ماهِ اتفاقاتی که هر کدومش انگار روزنهایه به سمتِ یک دنیا تأمل! / یک دنیا اندیشه کردن! /
اینقدر که انگار «صفین» و «احد» و «خیبر» و «خندق» هم در این ماه اتفاق افتاده!
من نمیدونم «غزوهی احد» در کدوم ماه بوده، ولی با واکاویِ یک سری حوادث، اگر «احد» هم در مرداد ماه افتاده باشد تعجبی نیست!
مرداد، ماهِ مرصاد!
مرصاد به تنهائی «احده»؛ اما نیروهاش این بار «تنگه»شو رها نکردند و به فرمانِ امامشون تا پای جان، این تنگه رو حفظ کردند تا کارِ کشور و انقلاب و جنگ، یک سره نشه؛ / و افتخارش برای شاهرودیها موند و اکثریتِ قریب به اتفاقِ شاهرودیها اینو نمیدونند! / نمیدونند که در تاریخِ حماسه و مبارزهی حق بر باطلِ این خطه، از ابتدای «شینِ» شکلگیریِ شاهرود تا انتهای «دالِ» دلدادگیهاش هیچ اتفاقی عظیمتر و باشکوهتر از «حماسهی مرصادِ» این مرز و بوم نیست! / و هیچ اتفاقی در طولِ تاریخِ گذشته تا حالِ این منطقه قابلِ اتکاتر از «عملیاتِ مرصاد» وجود نداره! و محققین و پژوهشگرانِ شاهرودی هیچ سند و خاطرهای را نمیتونن در ادوارِ گذشته تا حالِ این منطقه پیدا کنند که بتونه به گردِ پای ایستادگی و حماسه و سرافرازیِ «عملکردِ مرصادِ» برسه! و بینی و بینالله شاهرودیها (اکثریتِ قریب به اتفاق) اینو نمیدونن؛ نمیدونن که در طولِ تاریخِ مملکتِ شاهرود چه اتفاقِ عظیم و شگرفی افتاده!
آمریکا و غرب، اروپا و صدام و دار و دستهش، منافقینِ کور دلِ وطن فروش، یک بارِ دیگه شانسِ شیطانیِ خودشون رو امتحان کردند! «مرصاد» در خیالِ اونها عملیاتِ پایان دادن به نظامِ جمهوریِ اسلامی بود؛ میخواستند تفکرِ انقلابیِ انقلابِ مردمی و اسلامیِ حضرتِ امام رو برای همیشه نابود کنند. بالاتر از این، عملیاتِ تیرِ خلاصِ به عصرِ تفکرِ امام، عصرِ تفکرِ «خمینیِ استکبار ستیز» بود! / برای چی اونا اسمِ این عملیات رو گذاشته بودند: «فروغِ جاویدان»؟! دقیقاً به خاطرِ همین دلیل! / فروغِ همیشگی و جاویدانِ تسلط و سیطرهی استکبار و غربِ دنیامحورِ مادهباورِ بی خدا!
اما سه اتفاقِ مهمِ الهی در حول و حوشِ «عملیاتِ مرصاد» تا خودِ عملیات افتاد که باز هم نشان داد که دستِ امدادِ الهی پشتیبانِ تفکرِ الهیِ امام و ملتِ خداجوی اوست. ... ... ...
ادامه دارد ان شاءالله
- ۹۴/۰۵/۲۸