آمریکا! از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!
27 دی ماه 1359/ شهید بهشتی در مصاحبه با
روزنامهی کیهان گفته بود: "هیچگاه برای گفتوگو با ابرقدرتهای دشمن، قدمی به جلو نگذاشتم و حتی
افراد و گروههای اجتماعیِ محترمی را که به این راه معتقد بودند، مکرر با آنها بحث
میکردم که فکر نمیکنم این روش، روشِ صحیحی باشد و این روش، روشی است که اصولاً
با روحیهی انقلاب سازگار نیست. بله! من در عین اینکه هر نوع مذاکره بر اساسِ سازشِ
مصلحتجویانه را صریحاً نفی میکنم و نفی کردهام و در این راه هیچوقت آن را جزو
طرح و برنامهی مبارزاتی برای خود و همفکرانم قرار ندادهام، مواردی پیش آمده که
عکسِ مطلب بوده، دشمن خواسته برای مسالهای با ما تماس بگیرد، نه اینکه ما خواسته
باشیم دشمن با ما تماس بگیرد، او خواسته با ما تماس بگیرد." شهید بهشتی از مواردِ عکس هم درخواستِ دیدارِ اُمرای ارتش
با شورای انقلاب را بیان میکند. دیدارهایی از این دست را «مهدی بازرگان» هماهنگ میکرد
که شهید بهشتی در مورد همان دیدار هم میگوید: "سرانِ ارتش از طریق آقای «مهندس بازرگان» تماس گرفته بودند که میخواهند
با بعضی از اعضای شورای انقلاب ملاقاتی داشته باشند، از جمله پیشنهاد شد که در این
ملاقات من هم شرکت کنم ولی من به دلایلی در این ملاقات شرکت نکردم. اگر «هایزر» در
جمع سرانِ ارتش در آن موقع بوده و ملاقاتی با بعضی از اعضای شورای انقلاب که در آن
جمع حضور داشتند، داشته، اطلاعی ندارم ولی تا آنجا که به خاطر دارم با او هیچگونه
ملاقاتی نداشتهام."
شهید بهشتی در پاسخ به سفیرِ انگلیس هم بدبینیاش را به آمریکاییها بیان کرده و گفته بود: "ما از خیلی وقت پیش برای دخالتِ نظامی آمریکا آمادهایم. خلافِ انتظار ما نیست، ولی هر سربازِ آمریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، میانِ مردم ما یک جا بیشتر برایش نیست و آن هم گورِ زیر خاک است؛ البته حالا فرمانِ خدا یک جای دیگر برای شان پیشبینی کرده بود و آن زغال گردیدن و سوخته شدن بود.
تصویر مربوط به شکستِ حملهی نظامیِ آمریکا در سالِ 59 در صحرای طبس است؛ همانجا که شهید بهشتی میفرماید: "حالا فرمانِ خدا یک جای دیگر برایشان پیش بینی کرده بود و آن زغال گردیدن و سوخته شدن بود."
سفیرِ انگلیس گفت این ممکن است به یک جنگ تمامعیار تبدیل بشود. گفتم آن هم جنگ یک ملتِ فداکارِ با ایمان با کمترین سلاح با دشمنِ مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر آمریکا تجربهی ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟ ایران اگر ایرانِ اسلامی است، برتر از ویتنام است. ما زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم؛ ما راستقامتان جاودانهی تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و إلا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند." شهید بهشتی به آمریکاییها میگوید: "آمریکا! از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر." و در سال آخرِ عمرش با همان روحیهی انقلابی و استکبارستیزیاش خطاب به ریگان بیان میکند: "آقای ریگان بشنو! آقای ریگان بشنو این فریادِ خشمگینانهی ملت ما را ببین! آیا میشنوی؟! این ملت هنوز با همان شکوه، با همان خروش که در ماههای نیمه دوم سال 57 «مرگ بر آمریکا» را سر میداد، امروز هم با همان خروش و با همان قهرمانی فریاد دارد که «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر سازشکار». برادر من خواهر من اگر فریاد الهی را، این عزتِ خداداد را، این سرافرازی دنیا و آخرت را بخواهیم حفظ کنیم باید برای پرداختنِ بهای سنگین آن همهی ما آماده باشیم که بهشت را به بها میدهند، بهشتِ حاکمیتِ اسلام را با بهای سنگین پرداخت میکنند. أحَسِبَ النَّاسُ أن یُترَکوا أن یَقولوا آمَنَّا وَ هُم لا یُفتَنونَ *[1]
- ۹۴/۰۴/۰۷