حسینهای باحسین، «حسین باور»ها / (قسمت اول)
بخشی از روایتِ در هویزه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسینهای باحسین، «حسین باور»ها
آنها که فهمیدند «حسین» یعنی چه! / مثلِ «حسین فهمیده» / «حسینِ افشردی» که شما ایشان را بیشتر با «حسن باقری» میشناسید. غلامِ حسین، افشردی / حسینِ علم الهدی، البته سیدحسین علم الهدی ...
و در طرفِ مقابل هم
حسینهای یزیدیِ بیحسین که در برابرِ حسیناند!
مثلِ صدام حسین
تکریتی / شاه حسین اردنی / حسین کامل / ...
بخشِ اول: حسینهائی که یزیدی بودند؛ «یزید باور»ها
«صدام حسین» این
شیعه کشِ قهارِ متکبرِ دنی / و این سنی کشِ قصی القلبِ رفتنی[1]
/ که به درستی ملتِ ما به او لقبِ صدام یزیدکافر داده بودند. حرامزادهای دست
نشانده از طرف دول غربی و همینطور ایالات متحده برای انجام خواستههای آنان در
خاورمیانه بود. این عروسکِ خونخوارِ خیمه شب بازیِ غرب، با حمایت 52 کشور، و با
تهیه انواع و اقسام سلاح های پیشرفته از موشک و هواپیما و تانک گرفته تا سلاحهای مخوف
شیمیائی و غیرقانونی (مثلِ بمبهای خوشهای) با هدف تصرف تهران و فروپاشی نظامِ
نوپای اسلامی به ایران حمله ور شد و حتی نقشههای جغرافیائی مدارس عراق را دستکاری
کرد و خوزستان و شهرهای خوزستان را جزو کشور عراق قلمداد کرد و برای هر کدام اسمی
جداگانه گذاشت!
صدام حسین، به معنای واقعی کلمه، یک قدرت طلبِ زورگوی متکبر
بود. قدرت طلبی صدام تا جایی پیش رفت که حتی به هموطنان خودش هم رحم نکرد و جدای
از جنایاتِ جنگِ 8 ساله که بر ملت و انقلابِ نوپای ما تحمیل شد به هم نژادان خودش هم حمله
ور شد و آنها را نیز از دمِ تیغ گذراند و سرکوب کرد او که پیوسته دم از «امت
واحدهی عربی» میزد! و مهمترین شعارش: «الوحده، الحرّیه، الاشتراکیه» بود.
صدام حسین در
تاریخ 11مرداد 1369 مصادف با روزِ عاشورا به کویت نیز حمله کرد! و آن را قسمتی از
خاک عراق دانست! کشوری که در طولِ جنگ پیوسته یکی از وفادارترینها به ددمنشیها و
زیاده خواهیهای صدام بود و صدام از قِبَلِ ثروتِ نفت کویت، و کشورهای عربی، تا
تونست تُرک تازی کرد.
اما در کویت با دخالتِ آمریکا و متحدانش، ارتش
بعثیِ او با شکست خفت باری مواجه شد.
با شکست صدام در کویت، مردم عراق انتفاضهای
را علیه او و رژیم بعثیاش آغاز کردند که از بصره شروع شد و به سرعت زیادی استانهای
دیگرعراق را در برگرفت. به طوری که از هجده استان عراق چهارده استان به دست مردم
افتاد. و شهرهای نجف و کربلا هم اعلام استقلال کردند. آمریکا و سردمداران غرب با سکوتِ شیوخِ نامردِ عربِ متمول و مرتجع
منطقه که در جنگِ کویت صدام را شکست خورده دیدند تا دیدند شیعیانِ عراق قیام کردهاند
و عن قریب صدام سقوط خواهد کرد و عراق به دست شیعیان میافتد، با اینکه تا سقوط
بغداد چند قدم بیشتر نمانده بود، به یکباره نیروهای خودشان را از عراق بیرون کشیدند
تا دست صدام را برای سرکوب قیام شیعیان، در انتفاضه که به «انتفاضه شعبانیه» معروف
است، باز بگذارند!
آمریکائیها / فهدِ عربستان و بوشِ آمریکا
برای آمریکا حکومتِ صدامِ حرامزاده بهتر از حکومتِ شیعیانِ علی در
منطقه بود. چون تجربهی انقلاب اسلامی ایران را داشت که چه به روز آمریکا و دیگر
کشورهای مستکبر آورده بود. اصلاً اساسیترین دلیلِ هجوم عراق، ترسِ از صدورِ همین
انقلاب بوده است؛ فلذا
برای سرکوب قیامِ شیعیان، دست صدام را باز گذاشتند.
جلادانِ بعثی هم با بیرحمی تمام به محاصرهی شهرها، کشتن مردم أعَم از پیر و جوان
خرد و کلان و تخریب اماکن متبرکه شیعیان پرداختند؛ به طوری که در مدت کمِ نزدیک به
دو هفته، چند صد هزار نفر در سرتاسر عراق به دست صدامیان به شهادت رسیدند.
بعد از فروپاشی حزب بعث و پایانِ عمرِ دیکتاتوری وحشت و خون در عراق کار برای پیدا
کردن گورهای دسته جمعی آغاز شد. که تا آنجا که من اطلاع دارم بیش از 360 گور دسته جمعی
در اطراف شهر مقدس نجف اشرف و مناطقی مثل کردستان عراق کشف شده است. که عمدتا مربوط
به سرکوب انتفاضهی سال 1991 میلادی در جنوب و کردهای شمال عراق در اواخر جنگ
تحمیلی میباشد. در برخی از این
«مقابرُ الجماعیه» بیش از هزار انسان یکجا دفن شده بودند که فقط در یک وعدهی تیرباران،
اعدام شده بودند یعنی بیش از جمعیتی که الآن در هویزه اجتماع کردهاید! بسیاری از
آنها با دستهای بسته و بیدفاع! و بسیاری دیگر نیز کودک و زن و کهنسال بودند. که
اثرِ جنایت و سنگدلیِ صدام و نیروهای حزبِ نحسش بودند.
یکی از گورهای دسته جمعی که بعد از فروپاشیِ حکومتِ صدام کشف شد.
صدام حسین در طولِ حکومتِ وحشتش
بیش از یک میلیون و پانصد هزار نفر از مردم را کشت. در حالیکه جمعیت عراق در طولِ
سالیان جنگ حدود 12 میلیون نفر بوده است. و در انتفاضه حدود 20 میلیون نفر. در
حقیقت شاید هیچ گاه مشخص نشود که چند نفر در طول حکومت صدام جان خود را از دست دادهاند.
اما سرانجام، "اللهم الشغل الظالمین بالظالمین"
«شاهحسین»! حسینی
که شاه بوده! شاهِ اردن. اولین گلولهی توپ توسط این شاه که اسمش حسین بود در کنار
صدام، در روز ۳۱ شهریور ۵۹ در منطقهی قصر شیرین به سمت ایران شلیک شد. در واقع دنیا
جنگی را بر ما تحمیل کرد که اولین ماشهاش را حسین اردنی چکاند.
شاه حسین اردنی و صدام حسین
تا سالها اعتقادش بر
این بود که من اولین قهرمان عرب هستم که ماشه را علیه ایرانیها چکاندم! کنار صدام
ایستاده و این را میگوید./ تصویر معروفِ کشیدن توپ توسط وی در کنارِ صدام علیه
مواضع رزمندگان و شهرهای بیدفاعِ ما یادآور یکی از این خوشخدمتیهایش به استکبارِ
جهانی در کنار صدام است. اولین کشوری که از نخستین روزهای جنگ به طور رسمی از عراق
حمایت کرد، همین اردن بود.
یک واحد نظامی از داوطلبان اردنی تشکیل داد به نامِ «یگان یرموک» و آنها را در مقاطعِ مختلف به عراق اعزام کرد و در جنگ علیه ایران آنها را شرکت داد. خودش هم گفت اولین
داوطلب حضور در این واحدم. حضرت امام در وصیتنامهش او را «جنایت پیشهی دوره گرد»
خوانده است.[2] جنایاتش بیشمار است که امروز و فعلاً موضوعِ ما نیست. مثلاً در
فاجعهای که در تاریخ، به «سپتامبر سیاه» معروف است در فاصلۀ بین 17سپتامبر تا
16اکتبر 1970 (1349 خورشیدی)، هزاران آوارهی فلسطینی را در خاک اردن به
خاک و خون کشاند.
نفر بعدی: «حسینْ
کامل» (سپهبد حسین کامل
حسن المجید وزیر صنایع و معادن عراق) است. این نام
چقدر فریبنده است! دامادِ صدام حسین! همان کسی است که در انتفاضهی مردم عراق در
سال ۱۹۹۱ (سال 69 خورشیدی)، سوار بر تانک،
همراه با نیروهای ددمنشش به کربلا حمله کرد، و وقتی به کربلا رسید مقابلِ حرمِ
امام حسین ایستاد و خطاب به آقا گفت: "حسین تو حسینی منم حسین! بجنگ تا
بجنگیم. ببینم می توانی از خودت دفاع کنی"! این جمله را مردم کربلا، صبح روز
اول اسفند سال 69 شمسی از دهان این خبیث شنیدند.
این، اولین باری بود که کسی با تانک در مقابل آستان مقدس حسینی میایستاد.
او این کلمات را بر
زبان راند و اولین گلولهی تانک را مستقیماً به گنبد مطهرِ آقا شلیک کرد. نمونهی
بارزِ حسینِ کاذب در برابر حسین! مردم سراسیمه از وحشت به حریم حرم پناه بردند، اما
او گلدستهها را نیز به گلوله بست. بعد وارد حرم شد و تا میتوانست از شیعیانی که
به حرم پناه برده بودند، کشت.
حملهی حسین کامل و نیروهایش با تانک به کربلا / آثارِ گلولهها بر پیکرِ حرم مشهود است. / روی تانکها نوشته شده بود: "لا شیعه بعد الیوم" از امروز به بعد شیعهای وجود نخواهد داشت.
به دستور او آن دسته از شهروندانی را که در کوچه پس کوچههای محلههای کربلا بازداشت شده بودند، در بینالحرمین جمع کردند. آمار آنهائی که در بین الحرمین بازداشت شده بودند براساس برخی گزارشها بین 1300 تا 2000 نفر برآورده شده است. ظرف چند دقیقه همگی آنها قتلعام شدند. و بعد و فقط در طول دو هفته در انتفاضهی شعبانیه حدود نیم میلیون نفر از مردم عراق قتل عام شدند و اجسادشان در گورهای دستهجمعی مدفون شد.
مدتی بعد حسین کامل به همراه برادرش سرهنگ صدام کامل، که هر دو داماد صدام حسین بودند از دست صدام به همین اردن که شاهش همان شاه حسین بود فرار کردند و سپس با امان نامهی صدام به عراق برگشتند، اما صدام کی به تعهداتش عمل کرده بود که این دفعه، بارِ دومش باشد! یک روز بعد او هر دو داماد خود را با گلولهی تانک در منزلِ خودشان مورد هدف قرار داد و کشت. "اللهم الشغل الظالمین بالظالمین"
جنازه حسین کامل به
همراهِ برادرش تا مدتها در منزلش که بطور کامل با گلوله و خمپاره تخریب شده بود
باقی ماند و هیچ کس جرأت نداشت جسدها را خارج کرده و دفن کند.
صدام که مُرد، جسدش را بردند در «العوجه» روستای صدام دفن کردند. مدتی بعد از دفن،
بستگان «حسین کامل» و «صدام کامل»، لاشهی صدام را از گورش بیرون کشیدند و به محل نامعلومی بردند.
پایگاه خبری «النهرین» هم اعلام کرد: چند قلاده کفتار و سگ پس
از انتقال لاشهی صدام با هجوم به گور وی، بقایای جسد او را دریدند. و این چنین جسدِ
نجسِ آن ملعون توسطِ نوهها و بستگانش که بچههای دختران و دامادهای صدام بودند، قطعه
قطعه شد.
...
خدا عاقبتِ رئیس جمهور آمریکا را هم ختم به خیر کند!! اسمش حسین است! «باراک حسین اوباما!» (ببینید چقدر فریبنده هستند این اسمها و ظواهر!) حسین، او- با -ما !
و نیز حسینهائی که یزیدی نبودند اما حسین را نفهمیدند و تنهایش گذاشتند:
حسینعلیِ ما! که یادتان هست؟ که آیت الله هم بود! که خلاصهی امام بود؛ عاقبتش و افراد زیر جنازهاش، یادتان هست؟ و شعارهائی که در تشییعش داده شد؟ حسینِ علی! که با «علی» نماند!
یکی دیگه تو کشورِ ما هست که میخواست رئیس جمهور بشه همان که عَلَمِ فتنهی 88 را به پا کرد و میخواست میر بشه.
خدا عاقبت ما را
با این حسینها ختم بخیر کند! ... (ادامه دارد ان شاءالله)
- ۹۴/۰۳/۰۲