امروز سالروزِ شهادتِ آقا «سید محمدرضا غربتیان» است.
«حاج محمدرضا طاهری» (مداحِ معروف) در «سایتِ عقیق» خاطرهای با عنوانِ «عملیاتِ شناسائی و شکستگیِ پا» از آقا سید محمدرضا و دوستانش نقل کرده که آنرا برایتان میآورم:
از راست: شهید سید محمدرضا غربتیان، شهید علی فخارنیا، جانبازِ قطعِ عضو ابوالفضل تاجیک، نفرِ بعد از «حاج محمدرضا طاهری» شهید محمد علیزاده، شهید عباس اصغرزاده، شهید محمد سلیمی
"آخرین شب پدافندىِ مهران، شب شام غریبان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام(شهریور سال ٦٤) بود، دعاى کمیل رو تو سنگر شهید سلیمى خوندیم، بعد دعا محمد سلیمى گفت میخوایم شب آخرى بریم شناسایىِ خط، میاى بریم؟ البته سؤالش به خاطر این بود که من تو دستهى اونا نبودم ولى میدونست دلم با اوناست، حرکت کردیم تقریباً یه بیست دقیقهاى مسیر رو طى کرده بودیم من یه لحظه نگام به شهید معززى افتاد که سمت راست ستون حرکت میکرد و از جلوى پام غافل شدم و تو یه چاله خوردم زمین، وقتى خواستم پاشم همون لحظه احتمال دادم پام شکسته، شهید سلیمى ستون رو نگه داشت و به جهت اینکه برا شناسایى میرفتیم باید خیلى بى سر و صدا حرکت میکردیم، اومد پیش من آروم گفت چیزى نیست، دستت رو بده من بریم، اومدم یه قدم بردارم از درد دادم بلند شد، متوجه شد اصلاً نمیتونم راه برم، منو رو دوش یکى از بچهها گذاشت و گفت برش گردون سنگر بهدارى، فرداش که خط رو تحویل دادیم با گردان برگشتیم دوکوهه، منو بردن بیمارستان شهر اندیمشک پامو گچ گرفتن، ولى دلم نیومد بدون خداحافظى از بچهها برگردم تهران، دوباره برگشتم دوکوهه، تا جلوى ساختمان گردان مالک رسیدم این فرشتههاى مهربونى که مشاهده می کنید سریع اومدن به عیادتم، خیلى دلم برا این فرشتهها تنگ شده، لطف کنین براى شادى همهشون خصوصاً امام الشهداء حضرت امام خمینى صلوات و فاتحهاى هدیه فرمائید."
- ۹۴/۰۲/۱۳