تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

با «آقا سید محمدرضا»

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۵۸ ب.ظ

در زندگی لحظاتی هستند که سرنوشت سازند. لحظاتی که می‌توانند یک عمر زندگی را دگرگون کنند. گاهی یک فکر و یا حتی یک گام می‌تواند سرنوشت ساز باشد.

گاهی نیز یک انتخاب و یک دوست.

خوشا آن دل که دلدارش تو گردی   خوشا جانی که جانانش تو باشی

خوشی و خرمی و کامرانی   کسی دارد که خواهانش تو باشی

آشنائی با آقا «سید محمدرضا غربتیان» در یک چنین لحظاتی شکل گرفت.

آقا سید محمدرضا

شهید آقا سید محمدرضا غربتیان (سمتِ چپِ تصویر) و محمد عباسی / ورامین / دو هفته قبل از شهادتِ آقا سید / این عکس را هم شهید علی قربانی گرفت


گاهی خدا دوستانِ خودش را در مسیرت قرار می‌دهد؛ خودش برای بنده‌اش «دوست» انتخاب می‌کند؛ بندگانِ خاصّش را سرِ راهِ بندگانِ دیگرش قرار می‌دهد تا این بندگانِ خاص و برگزیده، نگهبان و در عینِ حال مُرشد و راهنمای بندگانِ دیگرش باشند.

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَـئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ * [1]

منتها فرصت‌ها اندک اند و انسان‌ها اکثراً غافل!

به جرأت می‌توانم بگویم آن بارِ اولِ اعزام یعنی همان فرار از چهار چوب‌های رایجِ بایدها و نبایدهای عقلی که بعضی‌هایش درست بود و بعضی‌هایش هم نادرست، بهترین بارِ محتوائیِ تمامِ دورانِ زندگی‌ام هست. منتها کوزه‌ی گِلین و ناپخته‌ی وجودِ من، بسیار حقیرتر از پذیرشِ تمامِ آن ظرفیتِ عظیم و ملکوتیِ آن دوران بود. قابلیتی عظیم از معنا و باطن که «خدا» در آن بُرهه از زمان به یکباره در ظرفِ وجودیِ بندگانِ برگزیده‌اش فرو ریخت.

فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّهِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّهِ أَوْلِیَائِهِ ...[2]

و در این جریانِ رو به خدائی «او که می‌رفت مرا هم به دلِ دریا بُرد» وگرنه من خسی بی سر و پا بودم که به سیل افتادم.

... جنگ، پنجره‌ای شده بود و پنجره، بهانه‌ای تا ما دوستانِ مخصوصِ خدا را ببینیم. و خدا خواست تا در برابرِ دیدگانِ من هم آن پنجره‌ی رو به خودش باز شود. ولی آن قدر کوتاه که فکر می‌کنم «خواب» بود! «تو گوئی خواب و رؤیا بود /  چه خوابِ خوب و شیرینی» شاید به اندازه‌ی یک پلک بر هم زدن!

...

و آقا «سید محمدرضا» در چشم اندازِ آن پنجره‌ی گشوده شده، دلبری کرد و دلم را ربود و آن بنده‌ی خوب و خاصِّ خدا لیلای منِ مجنون شد. که خدا انتخابش کرده بود تا دلیلِ راهم باشد؛ راهنمایم گردد؛ مُرشد و مرادم شود.

بی تعارف! شاید، و یا نه حتماً ناب‌ترین نیّتِ سال‌های حضورم در جنگ، در همان بارِ نخست، ثمر داد و خدا در این ناب‌ترین نیَّت، «سید محمدرضا» را بر سرِ راهم قرار داد تا عِطرِ مقاصدِ بعدی، مرهونِ لطفِ همان شکوفه‌ی اولین رها شدنم باشد.

و ...

و خدا بود و دیگر هیچ! و این‌گونه بود که همراه شدم با خدا ... و با اولیائش ... و با بهترین بندگانش؛ با «آقا سید محمدرضا»



[1] سوره‌ی مبارکه‌ی توبه آیه‌ی 71

[2] آقا امیرالمؤمنین علیه السلام / نهج البلاغه

  • Mohammad Abbasi

نظرات  (۴)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

ماها که جنگ رو ندیدیم توصیف شما از این پنجره مثل یک رویای زیبا و شاید دست نیافتنی برای چشمان کور من باشد..

وشاید بهترین توصیف از تشنگی ما قول حمام باشد که گرچه من کجا و حمام کجا؟

"صف لی المتقین کانی انظر الیهم"

یازهرا سلام الله علیها

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

و علیکم السلام و رحمه الله

 

خدا به شما بزرگوار خیرِ کثیر بدهد.

 

مطلبی که زحمتِ ارسالش را کشیدید، انگیزه‌ای شد تا با خطبه‌ی ۱۹۳ نهج البلاغه که از خطبه‌‏هاى آقا امیرِ مؤمنان علی علیه السلام -در وصفِ متقین- است آشنا شوم. از این بابت بسیار سپاسگزارم.

 یکى از یارانِ آقا امیر المؤمنین علی علیه السّلام که او را «هَمّام» می‌گفتند و مردى عابد بود به حضرت عرضه داشت: اهل تقوا را آنچنان‌که گویى آنان را می‌‏بینم، براى من توصیف کن. (صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأنِّی أنْظُرُ إِلَیْهِمْ) امام علی علیه السلام در پاسخ‏ او درنگ کرد،

سپس فرمود: اى همّام، تقواى الهى پیشه کن و کار نیک انجام بده، زیرا خداوند با «متقین» و «محسنین» است. همّام به این مقدار سخن قناعت نکرد و مولا را قسم داد. امیرِ مؤمنان خدا را سپاس و ثنا گفت و بر پیامبر- که درود خدا بر او و آلش باد- درود فرستاد و سپس فرمود اما بعد، ( ادامه‌ی خطبه .... )

یا زهرا سلام الله علیها

درخواست بنده از شما همان صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأنِّی أنْظُرُ إِلَیْهِمْ بودیعنی آنکه علاقه مند بودم توصیف های بیشتری از مناظر پشت این پنجره بفرمایید
یازهرا سلام الله علیها

سلام حاجی مثل همیشه عالی بالاخره چهره 12سالی شما رو زیارت کردیم
پاسخ:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
و علیکم السلام
سلمانِ عزیز! این عکس مربوط به اواخرِ فروردینِ سالِ 65 است. آن موقع  14 سالم بود. دو هفته بعدش هم آقا سید محمدرضا در «گردانِ علی اصغر» به فرماندهی شهید «حسین اسکندرلو» در منطقه‌ی فکه به شهادت رسید. - گردانِ علی اصغر از لشکرِ 10 سید الشهدا -
در دلِ این عکس خاطراتِ زیادی نهفته است که اگر عمری باقی باشد به یاری خدا در آینده‌ای نزدیک آنها را [در حد مقدوراتم] خواهم گفت.
موفق باشی

خوش به حال همّام و عطشش! و اصرارش! و مرگ زندگی سازش!

 که وقتی امیر سخن ع فرمود: یا همام اتق الله و احسن ان الله مع الذین....

فلم یقنع همام بهذا القول که؛

کجا کفاف کند این می به مستی ما

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز

و آنقدر اصرار ورزید و بر آستان ولایت مولی (ع) سر تعظیم و التجاء سایید که؛

ای علی که جمله عقل و دیده ای

شمه ای وا گو ز آنچه دیده ای

حتی عزم علیه (ع) و قال: ...

و... فصعق همام صعقة کانت نفسها فیها...

و همام بانگی بر آورد و جان سپرد...

آفرین! زیباتر از این هم، آیا می توان مُرد؟ مرگی زندگی ساز، بر آستان سخن مولی(ع) و در شعاع نورانی او!

به قول -حاکم بلامنازع دل پریشان و بی سر و سامان ما- شهید چمران؛

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی