روی این ایفای منهدم شدهی عراقی نوشته شده: «اثرِ ذکر»
بچهها وقتی «خط» شکسته میشد میگفتند: «خدا خط را شکست» اعتقادِ قلبیشان این بود که خدا کارها را سامان میدهد و هدایت میکند. "کلیدهای غیب نزدِ اوست. ... برگی از درختی نمیافتد مگر اینکه خدا میداند؛ دانهای، ذرّهای وجود ندارد حتی در تاریکیهای زمین؛ مگر اینکه خدا میداند؛ هیچ تر و خشکی نیست؛ جز اینکه همهی آنها در تقدیر و فرمانِ خداوندی ثبت است و آشکار."[1] مواقعی هم که مشغولِ هدف گیری و تیراندازی بودند؛ ذکرِ لبشان "وَ مَا رَمَیتَ إذ رَمَیتَ وَ لَـکِنَّ اللهَ رَمَی" بود.[2] و هم آن مواقعی که رعد و برقِ تیر و ترکشهای دشمن، طوفانی به پا میکرد و گلوله و آتش بود که بر سر و روی بچهها میبارید در آن لحظات هم اعتقاد داشتند که تمامیِ آنها و آن همه عبور و مرورها حساب و کتاب دارد و هدایت شده است و کائنات مأموریت دارند که در مسیری طیِّ طریق کنند که به آنها امر شده است.
این جملات را به خاطر دارید که امامِ عزیز و بزرگوار میفرمود: "خرمشهر را خدا آزاد کرد." – "فاو را خدا آزاد کرد." اینها معنیِ همان ذکرِ « و ما رمیت اذ رمیت ...» بود.
روی این ایفای منهدم شدهی عراقی
هم نوشته شده: «اثرِ ذکر» / گاهی در منطقه
به این جور تابلوها بر میخوردی؛ که بچهها مثلاً روی تانکِ واژگون شده و یا در
گِل گیر کردهای، مینوشتند: "اثرِ دعای امام زمان" یا اثرِ "نمازِ
شبِ حضرتِ امام". بچهها باور داشتند که اگر قرار هست یاری شوند باید به یاریکننده توجه نمایند. از این قبیل تابلوها گهگاه در منطقهی عملیاتی دیده میشد که
رزمندهی خوشذوقی احیاناً با اسپریِ رنگ این تذکرات را به بیننده یادآوری میکرد.
"اثرِ اخلاص" /
"اثرِ
دعای پدر و مادر" /
اثرِ ذکرِ « و ما رمیت» / اثرِ عنایتِ خدا / اثرِ ذکرِ یا الله / اثرِ توسل به
ائمهی اطهار علیهم السلام/ اثرِ ذکرِ یا زهرا سلام الله علیها
- ۹۴/۰۱/۰۵