دشمن، گرایِ استراتژیِ نبرد ما را گرفته
[بخشی از روایتِ
راویِ امسالِ جنوب، محمد عباسی
هر گونه برداشت با ذکرِ منبع بلا مانع است.]
دشمن، گرایِ استراتژیِ نبرد ما را گرفته. فهمیده که نقطهی ثقلِ این استراتژی اعتقادات و باورِ ماست؛ فلذا با توپخانهی شبهه، داره مواضعِ ما را میزنه؛ شبهه یعنی چی؟ یعنی چیزی که شبیهِ واقعیته اما واقعیت نیست؛ برخلافِ واقعیته؛ ضد واقعیته؛ در مقابلِ واقعیته؛ التباسِ حق است؛ لباسِ حق را به تنِ باطل کردنه؛ فلذا دشمن با سلاحِ شبهه، در حالِ بمبارانِ اصل، حقیقت و باورِ این نبرده. (در همین جنگِ تحمیلی هم نمونههای خیلی زیادی داشتیم که شبهه افکندند و باور را زدند؛ بعد از جنگ هم آن شبهات ادامه یافت و بیشتر شد که حالا قصد ندارم به آنها بپردازم.)
دشمن در قضیهی عاشورا هم مبنا را هدف قرار داد؛ از «جهلِ» جامعه سود جُست، عالِمان و آگاهان را با تطمیع و تهدید یا به سَمتِ مطامعِ خود کشاند یا از صحنه به در بُرد. شبهه افکند و فضا ساخت؛ «ترس» را در دل و اندیشه مردم گُسترد، بیانیه داد، تاخت، وحشیگری کرد، کُشت و غارت نمود و گفت:
"یزید خلیفهی مسلمین است و هر کس با او بیعت نکند از دین خارج شده؛ اگر چه پسرِ پیغمبر باشد."
این بیانیهی یزیدیانِ داعشی است که امروز در فضای مجازی و در متصرفاتِ تحتِ بیرقِ سیاه آنان منتشر شده:
"إنَّ
امامَ الرافضهِ الحسینَ، قد خرج علی امام زمانِهِ یزید واستحقَ القتل،
لأنَّ الامیر یزیدَ بن معاویه کان خلیفهَ المسلمین
و إنَّ الحسین و إن کان جده محمد ألا إنه قد اراد شقَ المسلینَ؛
فتصدی له الخلیفهُ العادلُ یزید"
دقیقاً همان استراتژیِ یزید، دقیقا همان اعتقادِ عمرو عاصیِ (که استادِ یزید بود و همسنگرِ معاویه) شبهه بیفکن و حق و حقیقت را بر افکن! از همان واژگانِ اعتقادی و وابسته به باور هم بهره ببر. «امام»، «امامِ زمان»، «خلیفهی مسلمین»، «مسلمین»، «خلیفه العادل»، «عدالت»، ... «قرآن»، «محمد»، «اسلام»، «خدا»، «پیامبر»، «لا اله الا الله»، «محمد رسول الله»، دشداشه، ریش، شمشیر، منبر، که امروز در جبههی صهیونیستها و غربیها به سیاهیِ لشکرِ داعشِ بی شعور قد عَلَم کرده و همچون مُصحفِ صفین بر عَلَمِ نیزهی عمرو عاص حمل میشود! و در جامعهی جهانیِ فضا و رسانه و خبر و افکار و عقول و ثغور منتشر میشود!
امروز «عمرو عاص» در سپاهِ صهاینه و آمریکا و انگلیس است و توپخانهی "شبهه بینداز و حکومت کنِ" آنان را رهبری میکند. و با گلولههای حماقت و تعصب و تکبر مواضعِ اسلامِ ناب را هدف قرار داده. امروز یزید و یزیدیان با منبرِ ابوموسی اشعری گریبانِ اسلام را گرفتهاند.
منبرِ
غربیها و صهیونیستها هم همین «عربستانِ وهابیِ» یزید سیرتِ ابوسفیان باور است! که
با حمایتِ زرِ نفت و زورِ آمریکا و اسرائیل، سرِ پا مانده و ابوسفیان و معاویه و یزید
و اشعث بن قیس ترویج میکند.
پا منبریهای این منبرِ غربی- عربی هم این کشورهای کوچولوی خلیج فارسند و آن طرفتر
ترکیهی تَوَهُّم زدهی خودبینِ مستکبر!
یادتان هست! یک زمانی همینها کُلی خرج کردند و با دبدبه و کبکبه «بوکسُرِ»شان «صدام یزید» را آوردند روی رینگ؟! تا باصطلاح حقوقِ امتِ عربی را از امتِ عجمی باز ستاند! که ایرانیها مجوسند و آتش پرست! به ما میگفت «مجوس» و «آتش پرست»! میگفت اینها مجوسهای نجسِ آتش پرستند! حقوقِ امتِ عربی را غصب کردهاند؛ حقِ عربیتِ «عربستانِ آزاد» و «شط العرب» ما را گرفتهاند و خوردهاند و حالا میخواهند دنیا را بگیرند، "شبهه بینداز و حکومت کن!" صدام با حمایتِ غربیها و سوت و کفِ همین عربهای مرتجع و متمول آمد و مبنا درست کرد و بعد در برابرِ دیدگانِ رسانهها قراردادِ بین المللی پاره کرد و بیانیه و فرمان صادر کرد که "فرزندانِ عربیِ «سعدبن ابی وقاص» و «خالدبن ولید» و «معاویه بن ابی سفیان» نخواهند گذاشت که ایرانیها به مطامعشان برسند؛" آمد شبهه افکند، مبنا درست کرد و بعد از آن جنایتها شروع شد. عاقبتش را هم که شما دیدید.
...
بچه حزب اللهیِ مدیر، امروز تحلیلش باید مبنا داشته باشد. چون این وضعیت را ما همیشه داریم!
...
اشکالِ سیره و سنتِ تنها:
خانم! و آقای زائر! که اومدید اینجا تا سیره و سنتِ شهدا را تفحص کنید؛ آقای راوی! که بدنبالِ سیرهی صِرفی! خیلی از علما برای امام حسین روضه گرفتند. خیلیها در دورهی بنی امیه، به نامِ اسلام و با نامِ سیره و سنتِ پیامبر حکومت کردند؛ ادعا داشتند که در حالِ اجرایِ فرامینِ اسلامند! اما جهتشون، سیره و سنتِ نبوی و علوی نبود؛ سَمت و سیرتشان سفیانی و عمرو عاصی و معاویه بن ابوسفیانی بود؛ «خضرِ مبارک پی» نداشتند! پس ابن ملجمِ مرادی ساختند؛ ابو موسی اشعری از درونِ همین لُپ لُپِ «عمرو عاص» بیرون پرید! سیره اگر روحِ نبوی و جانِ عَلَوی نداشته باشه با مکرِ عمرو عاص به نفعِ سپاهِ معاویه و یزید و عمرو بن عاص رقم میخوره. سیره اگر جهتِ عالی و علی نداشته باشه، بر خلافِ این جهتِ عالی و علی، ابنِ ملجمِ مرادی میسازه، «النصره» و «داعش» میسازه ... آنها که از سیرهی بی روح و جان تبعیت میکنند سهمِ مسلمانیِشان این همه مصیبتی است که گریبان گیرِ اسلام شده است. که روح و جانِ این سیره بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار میطلبد.
در صفین مکرِ عمرو عاص قرآنها را به نیزه کرد تا با چنین خدعهای سپاهِ علی و قرآنِ ناطقِ سپاهِ علی را شکست دهد که آی آمریکا و صهیونیسم و غرب و پیروانِ ابوسفیانی غربی و عربی! میتوان به نامِ قرآن و رسول الله و الله بر قرآن و رسول الله و الله تاخت! پس داعش بسازید؛ -الدوله الاسلامیه فی العراق والشام- به نامِ دولتِ اسلامی ریشهی اسلامِ رسول الله و علی و اولادِ علی را بزنید! به نامِ خلافت، -الدوله الخلافه الاسلامیه- ریشهی ولایتِ اهلِ بیتِ عصمت و طهارت را بزنید.
همین خدعه در عاشورای سالِ 61 هجری به کار آمد تا در عصرِ آن روز، قرآنِ ناطقِ حق و حقیقتِ محمد و علی و فاطمه به نیزه شود!
روزی که شد به نیزه سر آن
بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه، کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
گفتی تمامِ زلزله شد خاک، مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بیقرار
که ای فرزندانِ خَلَفِ ابوسفیان و معاویه و یزید در عراق و سوریه و شام! ای پیروانِ ابوسفیان! این استراتژی جواب داده است! شما هم همین کار را انجام دهید. به نامِ «لا اله الا الله» و به نامِ «محمد رسول الله» شیعیان را ذبح کنید و سرها به نیزه برید.
...
پایان قسمتِ اول / ادامه دارد ان شاءالله
- ۹۳/۱۲/۲۶