عشق یعنی «عباس»
دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۰۷ ب.ظ
قسمتی از نامه شهید «عباس دوران» به همسرش:
از بابت «شیراز» خیالت راحت آن جا امن است. کوههای بلند، اطرافش را احاطه کرده و اجازه نمیدهد هواپیماهای دشمن خدای ناکرده آنجا را بزنند.
دربارهی خودم هم شاید باورت نشه اما تا به حال هر مأموریتی انجام دادم سرِ زن و بچهی مردم بمب نریختم. اگر کسی را هم دیدم دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم.
لابد خیلی تعجب کردی که توی همین مدت کوتاه چطور شوهر ساکت و کم حرفت به یک آدم پر حرف تبدیل شده، خودم هم نمیدانم.
به همه سلام برسان. به خانهی ما زیاد سر بزن. مادرم تو را که می بیند انگار من را دیده. سعی میکنم برای شیراز مأموریتی دست و پا کنم و بیایم تو را هم ببینم. همه چیز زود درست میشود.
دوسِت دارم خیلی زیاد
مواظب خودت باش
همسرت عباس- مهرماه 1359
- ۹۳/۱۲/۰۴
سلام
یکی از تفاوت های دفاع مقدس ما و جنگ های دیگر همین مطلبی است که نامه شهید دوران سند آن است؛ اینکه رزمندگان ما هرگز به روی مردم بی دفاع آتش نمی گشودند و امام ره هم در هر مأموریت و عملیاتی که قرار بود رزمندگان انجام دهند مهمترین دغدغه ی ایشان حفظ جان مردم بی دفاع بود
اما دریغ از سبعیت صدام ملعون که در کتاب "شبیه صدام" میخاییل رمضان می گوید: صدام 360000 نفر از کردان مظلوم عراق را قتل عام کرد و به گور های دسته جمعی سپرد!!!!
و اکنون وهابیان پلید عربستان این درنده خویی بی لجام را پی گرفته و مردم مظلوم یمن را به خاک و خون می کشند
صدام را آمریکا ساقط نکرد، آه مظلومان و ستم کشیدگان نابودش کرد زیرا پیامبر فرمودند: میان آه مظلوم و اجابت خدا و انتقام کشی از او، فاصله و حجابی نیست
انشاء الله به زودی نابودی وهابیان پلید سعودی را نظاره گر خواهیم بود زیرا ستم در هستی جایی ندارد
لو تهافت جبلٌ علی جبلٍ لاندکَّهُ الله، حتی اگر کوهساری ستمگر باشد از سنت و رسم خداوندگاری حق تعالی آن کوه ستمگر پاره پاره خواهد شد چه رسد به موجودات حقیر و پست سعودی