تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

آه از تیرِ سالِ 67!

پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ب.ظ

شهید علی هاشمی و سردار قاسم سلیمانی

نشسته شهید علی هاشمی(هواشمی) / ایستاده سردار قاسم سلیمانی

ماهی که زهرناک‌ترین جام را در تاریخِ دفاعِ مقدسِ ما در خود جای داده. امروز 4م تیر ماه بود. چند نفر از بچه‌های جبهه و جنگ به یادِ «علی هواشمی» افتادند؟ امروز سالروزِ همان روز است؛ چهارم تیرِ سالِ 67 که عراق با حمله‌ی وسیعِ شیمیائی و استعداد 14 لشکر به کوشک و طلائیه و جزایرِ مجنون حمله کرد و در نهایت جزایر سقوط کرد.


سال 66 / تعدادی از نیروهای گردان ولیعصر شاهرود

چند نفر از بچه‌های گردانِ سعید اللهیاری(گردانِ ولیعصرِ شاهرود) به یادِ شهید «حمیدرضا آشوری افتادند؟

او هم در همین روز در پاتکِ دشمن در جزیره بود و به شهادت رسید و مثلِ «علی هاشمی» سالهای سال مفقود بود تا بالاخره در پائیز سال 76 آوردندش. چند وقتِ پیش رفتم به مزارش سری بزنم که دیدم خانمی آنجا نشسته؛ جرأت و جسارتی کردم و رفتم جلو متوجه شدم که خواهرِ شهید حمیدرضاست. تا گفتم از دوستانِ حمیدرضا هستم اشک‌هایش سرازیر شد و گفت: "این همه سال می‌آمدم اینجا و تا حالا کسی نیامده بود به من بگه من دوستِ حمیدرضا هستم و از ایشان خاطره تعریف کنه!" خیلی شرمنده شدم و آدرسِ سایت را دادم و قول؛ تا از شهید آشوری در یکی از پست‌ها خاطره بگم و هم عکسش را بگذارم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 معرفیِ عکسِ بالا:
دزفول / مقر قائمیه / گردان ولیعصر -مشهور به گردانِ سعید؛ به خاطر فرماندهیِ سعید اللهیاری بر این گردان- / اسفند 66
 اسامیِ رزمندگانِ :
ایستاده از راست: (1) حسن محمودیان (2) اسمش در خاطرم نیست متاسفانه (3) مهدی جهانی (4) محمد حسن حجاری (5) حسن بوجاری (6) شهید حمیدرضا آشوری (7) محمدرضا رحیمی
نشسته از راست: (1) حسین رحمانی نیا -معاونِ اسبقِ وزیرِ صنایع؛ که آن روزها فرمانده گروهان بود- (2) کاظمِ جلالی - نماینده‌ی مجلس و رئیس کنونیِ پژوهش‌های مجلس که آن روزها فرمانده و یا معاون دسته بود- (3) حسن غریب (4) حمید رضائی (5) حمید طالبی -آن که از همه جلوتر نشسته است- که هم اکنون معاونتِ اداری- مالیِ دانشگاهِ مذاهبِ اسلامی را دارد.
  • Mohammad Abbasi

نظرات  (۷)

توی این وبلاگ احساس حقارت میکنم
خوش به حال شهدای شهرمون
تا کی باید به خاطر ندیده هام افسوس بخورم و حقارتم به رخم کشیده بشه
خوش به حال آنان باورهاشان را دیدند
برادران گرانقدر و عزیز امروز جامعه بیشتر از افسوس و اه نیاز به بصیرت دارد باید همه برادران انقلابی و پر شور همیشه و در همه حال با احساس دین به خون شهدا و خط خونین انقلاب اماده فداکاری باشیم که کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا.
پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین

برادر و یا خواهر گرانقدر و عزیزی که علیرغمِ نامت («اشنا» که گویا منظورتان همان «آشنا»ست که الف‌ش بی کلاه مانده!) همچنان غریب هستی و نا آشنا!

«آه» نَفَسِ بلندیست که از دردِ درونِ سینه می‌آید و صاحبِ آه، دردمندِ با احساسِ «مصیبت‌دیده» می‌باشد. دردمند را تسلی می‌دهند جانِ برادر!

و اما بعد، عزیزِ دلم! حضرتِ رباب (سلام الله علیها) سال‌ها با آه و افسوس، عَلَمِ مصیبتِ کربلا را بر دوش کشید که آن عَلَم، علم بصیرت بود و زیرکی و هوشیاری. آه در برابرِ بصیرت نیست که آقا علی بن الحسین (سلام الله علیه و ابائه الطاهرین) با آه و ناله و فسوس و حسرت، حادثه‌ی کربلا را زنده نگه می‌داشت که بر ظلم و ستم می‌تاخت که از مظلوم دفاع می‌نمود و بر ظالم می‌تاخت. وانگهی در پُستِ «آه از تیرِ 67» شور و شعورِ «زنده نگه داشتنِ یادِ شهدا»ست که کمتر از شهادت نیست. و این احساسِ دینِ به شهدا است که در مطلبِ همین پُست آمده است: " امروز 4م تیر ماه بود. چند نفر از بچه‌های جبهه و جنگ به یادِ «علی هواشمی» افتادند؟" که منظور یادِ شهدا و راه و رسمِ مردانگی و جاودانگیِ آنان است؛ که درکِ 4م تیر ماه و یک چنین روزهائی درکِ همان مفهومِ «کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا»ست. و بنده دقیقا با این جای نوشته‌ی شما موافقم که مکتوب فرموده بودید: "جامعه امروز بیشتر نیاز به بصیرت دارد." و من مطمئن هستم که حضرتعالی از روی خطای غیر عمد «عرض» را در کنارِ کربلا مرقوم فرموده‌اید (آنجا که نوشته‌اید: "... کل عرض کربلا) چرا که عرض از عارضِ تحمیلیِ بر انسان می‌آید و  جسم را در بر می‌گیرد و مفهوم «أرض» در «کل أرض کربلا» یک مفهومِ بلندِ جهان شمولِ روشن بینانه است.ان شاءالله و با دعا و تذکرات شما بزرگواران، همان‌طور که فرمودید: "همیشه و در همه حال با احساسِ دین به خونِ شهدا و خط خونینِ انقلاب، آماده‌ی فداکاری باشیم."
اقا ببخشید یه غلط نوزده
پاسخ:
بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله
آشنای عزیز از خدا بخواه به بنده‌ی کمترین هم اخلاقِ نیک و پسندیده‌ی «انتقاد پذیری» شما بزرگوار را بخشش فرماید. حقیقتاً دمِ شما گرم! و خدا به حقِ این ماهِ عزیز و کرامتِ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام به شما انسانِ مُفَخّم، جایگاه شهدا و زندگی با سعادتمندان را عطا فرماید.
«نسأل الله منازل الشهداء و معایشه السعداء و مرافقه الانبیاء» الهی آمین
می تونید این دو جمله را برای من معنی کنید؟
"چرا که عرض از عارضِ تحمیلیِ بر انسان می‌آید و جسم را در بر می‌گیرد"
پاسخ:

"چرا که عرض از عارضِ تحمیلیِ بر انسان می‌آید و جسم را در بر می‌گیرد"

این دو جمله را بر اساسِ مفهومی که از «کلِ عرضٍ کربلا» به دست آمد، نوشتم. چرا که «عرض» در لغت معانیِ بسیاری را در بر می‌گیرد. به عنوانِ مثال: یکی از معانیِ آن می‌شود «آنچه از مرض و غیره بر انسان عارض شود.» (لغت‌نامه‌ی دهخدا)

بنابراین خواستم بدین‌طریق ذکری از مدلولِ اصلیِ «کل أرض کربلا» کرده باشم.

مقبول افتاد
می گم چه سرعتی در جواب به سوالات دارید؟ 24ساعته آنلاینید؟
پاسخ:
نه، گستاخ عزیزی که «گستاخ» نیستید!
شانسِ من و اقبالِ شما بود که نظراتمون ملاقاتِ آنلاینی داشتند. لحظاتی بود که همزمان هر دو با هم آمده بودیم سراغِ سایت!
باز هم به ما سر بزنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی